.....روح یک سلسله لذایذی دارد، الآن اگر کسی مطلبی را کشف بکند، حالا متأسفانه
اگر اهل معنا هم نباشد، پزشکی داروی درمانکننده این {مریضی} بدخیم را حلّ کند،
چقدر لذت میبرد؟! آن لذت قابل قیاس با خوردن میوه و امثال آن نیست. روح
لذتهایش ماندنی است و جاودانه است و پاینده است. این غذای خوبی که آدم
میخورد مادامی که در فضای دهن است لذیذ است وقتی که از دهن گذشت وارد معده
و بعد وارد روده شد، از هر طرف خارج بشود بدبوست؛ چه بالا بیاورد چه
پایین! این که لذت نشد؛ اما این معنویت و علم و صداقت کسی سعی کرد در این
زمان خطر دست افتادهای را بگیرد، الآن پنجاه سال گذشته هر وقت به یاد اوست
لذت میبرد. این نه متزمّن است نه متمکّن. نه در یک زمان معینی است که
تاریخ شامل حالش بشود، نه در مکان خاصی است که جغرافیا شامل حالش بشود.
تاریخ ندارد جغرافیا ندارد روح این چنین است.
بخشی از سخنان حضرت استاد در درس خارج تفسیر 29 آذر96
سهشنبه 1 اسفند 1396 ساعت 09:52