به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

پیام حضرت استاد به همایش ملی ریحانة النبی

  

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی ‏جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِین ‏وَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّین سِیَّمَا خَاتَمُ الْأَنْبِیَاءِ وَ خَاتَمُ الْأَوْصِیَاء عَلَیْهِما آلَافُ التَّحِیَّةِ وَ الثَّنَاء بِهِمْ نَتَوَلَّی ‏وَ مِنْ أَعْدَائِهِم‏ نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».

مقدم شما فرهیختگان، نخبگان حوزوی و دانشگاهی علما و سادات و أعزّه و بزرگواران پیرو اهلبیت(عَلَیْهِمُ السَّلام) را گرامی می‌داریم و از همه بزرگوارانی که با ایراد مقال یا ارائه مقالت بر وزن علمی این نشست و همایش افزودند، سپاسگزاریم و از برگزارکنندکان وزین ریحانة النبی(صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) حق‌شناسی می‌کنیم و از جوانان پُرشور و اهلبیت ‌مدار و پیرو قرآن و عترت سپاسگزاریم که بر فروغ و رونق این محفل عظیم افزوده و می‌افزایند!

محور نشست امسال جریان ریحانة النبی فاطمه زهرا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏) و نهجالبلاغه است. وجود مبارک امیرمؤمنان(سَلامُ الله عَلَیْه) خطب عمیق علمی دارد که بخشی از آن خُطب عمیق علمی را وجود مبارک صدیقه کبریٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏) 25 سال قبل از اینکه علی بن ابیطالب(سَلامُ الله عَلَیْه) به مقام خلافت ظاهری برسند و این بخش از خطبه‌ها را ایراد کنند، ایراد فرمودند که در سال گذشته گوشه‌ای از خطبه فدکیه آن ذات مقدس ارائه شد.

در این نوبت بیان نورانی امیرمؤمنان(سَلامُ الله عَلَیْه) در نهجالبلاغه درباره صدیقه کبریٰ، حجت بالغه الهی، صاحب عصمت کلیه الهی(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏) به عرضتان می‌رسد. فرمود وجود مبارک زهرا(سَلامُ الله عَلَیْها) به مقامی رسیده است که خاموش کردن این چراغ مقدور افراد عادی نبود. همه تلاش و کوشش کردند؛ یعنی امت صدر اسلام تلاش و کوشش کرد تا مقام والای آن حضرت را نادیده انگارد. در هنگام دفن بی‌بی(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏) رو به قبر پیغمبر(صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) فرمود: دخترت امشب به شما ملحق می‌شود، گزارش به عرضتان می‌رساند: «بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا»؛[1] یعنی شکستن مقام والای زهرا(سَلامُ الله عَلَیْها) کار سقیفه نبود، کار خلیفه نبود، کار همگان بود؛ یعنی سقیفه و مردم، خلیفه و مردم، دست نشانده‌ها، همه این منافقین، همه افراد ضعیف الایمان، همه مُرجفون و همه گسسته‌های از قرآن و عترت(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ أجمعین‏) تلاش و کوشش کردند که زهرا(سَلامُ الله عَلَیْها) را حذف کنند؛ ولی نتوانستند. این جمله نورانی نهجالبلاغه به این معنا نیست که آنها موفق شدند، آنها تلاش کردند که زهرا را فراموش کنند؛ ولی نتوانستند، «بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا» و نتوانستند.

چرا زهرا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏)، این ریحانة النبی فراموش شدنی نیست؟ برای اینکه این به نور الهی وابسته است. نور الهی نوری است که زمین را روشن می‌کند، زمان را روشن می‌کند، سپهر را روشن می‌کند. شما در حال صدیقه کبریٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏) دیده و شنیده و خوانده‌اید که وقتی به محراب عبادت می‌ایستاد، نور عبادتش نظام سپهری را روشن می‌کرد، نور حضرت به آسمان می‌رفت، اهل آسمان از آن نور استفاده می‌کردند. این نور، زمینی نیست. این نور، زمانی نیست. این نور، خاموش شدنی نیست، چون ﴿یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ﴾؛[2] در دو بخش قرآن با تفاوت اندک، این مضمون نورانی آمده است که اینها می‌خواهند با دهن نور آفتاب را خاموش کنند. یک چراغ ضعیف، یک شعله کبریت با فوت دهن خاموش می‌شود؛ اما نور آفتاب با تبلیغات سوء، با بدرفتاری‌ها، با بدگویی‌ها که به منزله فوت دهن است، خاموش نمی‌شود؛ لذا حضرت فرمود آنها تلاش کردند که صدیقه کبریٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏) را خاموش کنند؛ ولی موفق نشدند. نور خدا خاموش شدنی نیست!

نکته دومی که خود امیرمؤمنان(سَلامُ الله عَلَیْه) درباره فاطمه زهرا(سَلامُ الله عَلَیْها) دارد؛ گرچه این بخش کلام علی است؛ ولی در نهجالبلاغه نیامده؛ فرمود به اینکه بعد از دفن حضرت، عده‌ای خواستند به بهانه عوام‌فریبی برخی از قبرها را نبش کنند و بر بدن مطهر آن حضرت نماز بخوانند، حضرت برآشفت، شمشیر گرفت، فرمود: «أَمَّا حَقِّی فَقَدْ تَرَکْتُهُ مَخَافَةَ أَنْ یَرْتَدَّ النَّاسُ عَنْ دِینِهِم وَ أَمَّا قَبْرُ فَاطِمَةَ فَوَ الَّذِی نَفْسُ عَلِیٍّ بِیَدِه»؛[3] از حقم گذشتم؛ مبادا در اثر اختلاف، جامعه به طرف ارتداد برود و اما قبر فاطمه، اگر کلنگی به یکی از این قبرها برسد: «لَأَسْقِیَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِکُم‏»؛ زمین را با خونتان رنگین می‌کنم، این زهراست! درباره حق خود هم فرمود، من چون دستم تنها بود، از حقم گذشتم. این جمله اخیری که عرض می‌کنیم، این در تمام نهجالبلاغه است، در خود نهجالبلاغه نیست. یک کلام نورانی، یک نامه نورانی، مکتوب نورانی از علی بن ابیطالب(سَلامُ الله عَلَیْه) در تمام نهجالبلاغه آمده است که حضرت دستور دادند، این نامه را در تمام روزهای جمعه، در نماز جمعه بخوانند. در بخش پایانی این خطبه این نامه مبسوط که فرمود در هر روز جمعه، در خطبه‌های نماز جمعه بخوانند، در پایانش فرمود اینکه من مجبور شدم به سقیفه رأی مثبت بدهم و با دست بسته امضا کنم، برای اینکه دستم تنها و خالی بود. در همان تمام نهج البلاغه در پایان این خطبه، جلد هفتم، صفحه 292 و 293 این جمله نورانی علوی(سَلامُ الله عَلَیْه) هست، فرمود به اینکه اگر عمویم حمزه سید الشهدا و برادرم جعفر طیار با من بودند، من هرگز این بیعت را امضا نمی‌کردم؛ ولی دستم تنها بود، من تنها بودم: «لَوْ کَانَ لِی بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَمِّی حَمْزَةُ وَ أَخِی جَعْفَرٌ لَمْ أُبَایِعْ کَرْها»؛[4] هرگز من بیعت نمی‌کردم. فقط دو عمو برای من ماندند که اینها «حَدِیثِی عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بودند، هرگز شهامت حمزه سید الشهدا را نداشتند. عمویم عباس «حَدِیثِی عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بود، عمویم عقیل «حَدِیثِی عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بود، اینها چون «حَدِیثِی عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بودند، نه همآورد حمزه را داشتند، نه همآوردی برادرم جعفر را داشتند؛ لذا من نمی‌توانستم با دست تنها و خالی قیام کنم؛ ولی اگر حمزه بود، اگر جعفر بود، من آرام نمی‌نشستم؛ هم درباره خود آن وضع موجود صدر اسلام را امضا نکرد و هم درباره صدیقه کبریٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏).

من مجدداً مقدم همه شما را گرامی می‌دارم. از همه بزرگواران، مخصوصاً عزیزان و جوانان پُرشور مسئلت دارم که ارتباط علمی‌شان را با خاندان عصمت و طهارت زیاد کنند. ارتباطشان را با حوزه، با دانشگاه، دانشگاه پیوندش را با حوزه، با علما، با ریحانة النبی(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها‏) محکم کنند که این اثر ولایت، کشور را به دست صاحب اصلی‌ خود مرحمت کند!

پروردگارا نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملکت ما را در سایه امام زمان، حفظ بفرما!

روح مطهر امام و شهدا را با اولیای الهی محشور بفرما!

خطر بیگانگان را به خود آنها برگردان!

امام را، شهدا را از همه ما راضی، قرار بده!

خاندان معظم شهدا را، ایثارگران را، آزادگان را، مورد عنایت ویژه خودت و اهلبیت خود قرار بده!

«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه»

پاورقی......................

[1]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه202.
[2]. سوره توبه، آیه32.
[3]. دلائل الإمامة(ط ـ الحدیثة)، ص137.
[4]. تمام النهج البلاغه،(ط ـ قدیم)، ص881.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد