ما طلبه ها رعایت نمیکنیم.....
ما
میخواهیم راحت زندگی کنیم، خیلی هم نمیخواهیم زاهدانه باشد، نه! یک زندگی
راحتِ راحت میخواهیم داشته باشیم، نه زاهدانه. مرفّهانه میخواهیم زندگی
کنیم......
ما نمیخواهیم زاهدانه زندگی کنیم، ما میخواهیم خوش بگذرانیم، .....
اما دائماً این پدر در غصّه مادر در غصه، این یک مرگ تدریجی است.......
.......این طلاق با همین بدگوییها پیدا میشود. به ما گفتند به یکدیگر رسیدید سلام بکنید، ما طلبهها به یکدیگر رسیدیم سلام نمیکنیم چه رسد به جامعه. جامعه با سنگ روی سنگ بند نمیشود این خطرات را دارد. یک ملات نرم لازم است، فرمود این ملات نرم را ما آوردیم، ما اصرار کردیم، شما در کدام مکتب میبینید؟ در کدام کشور میبینید؟ «شَرِّقَا وَ غَرِّبَا» مستحب است که یکدیگر را سلام بکنید، مستحب است مصافحه بکنید، اینها حرفهای دین است. با اینها ساخته میشود جامعه. همسایهها را آدم مواظب باشد اینکه شب بلند میشود چهل نفر از همسایهها را دعا میکند روز به فکر چهل نفر هست.
ما میخواهیم راحت زندگی کنیم، خیلی هم نمیخواهیم زاهدانه باشد، نه! یک زندگی راحتِ راحت میخواهیم داشته باشیم، نه زاهدانه. مرفّهانه میخواهیم زندگی کنیم. آن پدر یا مادری که ـ خدای ناکرده ـ دختر برگشته دارند یا پسر جدا شده دارند، شبانهروز در غصّه هستند این دیگر زندگی نیست. حالا خود آن جوان ممکن است خیلی تشخیص ندهد، اما دائماً این پدر در غصّه مادر در غصه، این یک مرگ تدریجی است. ما نمیخواهیم زاهدانه زندگی کنیم، ما میخواهیم خوش بگذرانیم، همین! خوب زندگی کنیم! خوب زندگی کردن غصّه نداشتن، عمر با برکت داشتن، سکته نکردن، فلج نشدن، در همین است که مشکل عصبی ما نداشته باشیم. اینها به ما گفتند شما حسنه دنیا حسنه آخرت به ما نگفتند به غار برو! این جریان عثمان بن حُنیف هست جریان دیگر هست که شخصی خواست زاهدانه زندگی کند، فرمود این چه زندگی است که شما دارید میکنید؟ این عطر مصرف بکنید خودتان را معطّر بکنید، هم به زنها گفت هم به مردها گفت خوب زندگی بکنید. نه اشرافی، راحت زندگی کنید، راحت زندگی کردن به همین است. این مایه نمیخواهد، فقط یک عقل میخواهد.
بخشی از سخنان حضرت استاد در تفسیر سوره طلاق 7مهر97 مسجد اعظم قم
چهارشنبه 11 مهر 1397 ساعت 20:41