قال الاستاذ: مستحضرید اگر کسی خواست علمالدراسه فرا بگیرد در امتحانات شرکت میکند امتحانی شفاهاً میدهد امتحانی کتباً این در علمالدراسه موفق میشود ولی اگر خواست در علمالدراسه موفق بشود که «إنّ العلماء ورثة الأنبیاء» این باید امتحان بدهد امتحانِ علمالوراثه بالموت است چون مستحضرید ارث بدون مرگ حاصل نمیشود اگر مرگی رخ ندهد ارثی در کار نیست منتها در ارث مادّی اگر کسی خواست مالی را از پدر ارث ببرد آن مورّث باید بمیرد تا مال مورّث به وارث برسد ولی در ارث معنوی تا وارث نمیرد چیزی از مورّث به او نمیرسد یک فرق جوهری است بین ارث مادّی و ارث معنوی, ارث مال به مرگ مورّث است ارث علم به مرگ وارث است این در روایت شریفه آمده است که «موتوا قبل أن تموتوا» قبل از اینکه به مرگ طبیعی بمیرید به مرگ ارادی بمیرید.
خب اگر کسی مسلّط شد بر وهم و خیال در بخش اندیشه و مسلّط شد بر شهوت و غضب در بخش انگیزه این میشود زنده, اگر با چنین موتی بمیرد میشود وارث وقتی عالمان دین وارث پیامبری هستند که مبعوث در این روز است(27رجب) که با مرگ ارادی بمیرند بنابراین در ارث معنوی, مرگ وارث شرط است در ارث مادّی مرگ مورّث شرط است ؛
و این کار اوایل ممکن است مقداری دشوار باشد بعد انسان احساس راحتی میکند به حال دیگران نگران است که اینها سرگرم چه چیزی هستند چرا وقت تلف میکنند چرا بر سر چیزی که باید بگذارند و با حسرت بروند نزاع میکنند چرا برای چیزی که مال آنها نیست و اینها انباردار دیگران هستند تلاش میکنند چرا آنچه برای خود آنهاست و فراوان هم در عالم هست را جمع نمیکنند. بنابراین مبعث برای آن است که انسان را هم برانگیخته کند و قیامت هم که روز بعث است برای اینکه انسان قیام میکند نه تنها از خاک قیام میکند اصلاً روزی است که انسان برمیخیزد از هر خواب از هر جهل علمی و جهالت عملی برمیخیزد و وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) که مبعوث شد برای آن است که ما را اگر ـ معاذ الله ـ مُردهایم زنده کند و اگر زنده و بیماریم درمانمان کند و اگر خوابیم بیدارمان کند.