قال الاستاذ: اگر جامعه ای گناه جدیدی انجام داد، عذاب جدیدی خواهد دید. مشکلاتی مثل ایدز و مانند آن اصلا سابقه نداشته است، نه این که بوده ولی درمانش را نمی دانستند. همان طور که حوادث عالم در انسان مؤثر است، اعمال انسان نیز در عالم و در حوادث آن مؤثر است.
«ولو أن أهل القری أمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والأرض» اگر مردم عمل صالح داشته باشند، بیراهه نروند و راه کسی را نبندند، خدای متعال باران به موقع و برکات زمین و آسمان را فرو می فرستد. امام سجاد علیه السلام در دعاهای نورانی صحیفه سجادیه به خدای متعال عرض می کند خدایا زمستان ما را زمستان و تابستان ما را تابستان قرار بده.
حضرت لوط علیه السلام به قوم خود فرمود گناهی می کنید که هیچ سابقه ای در عوالم ندارد. نه عالم حیوان، نه جن و نه انسان. نه پرندگان این کار را می کنند و نه درندگان. این کار از هیچ سگ و خوکی سر نمی زند. طبق فرمایش قرآن کریم کسانی که این کار را در مجلسشان هم به تصویب می رسانند از حیوان هم پست تر هستند.
قرآن که کتاب ادب است به این ها می گوید از حیوان پست تر هستند. این قرآن و روایات و حرم است که ما را آدم کرده است. درست است که از نظر صنعت مثل غرب نیستیم اما آن ها که از نظر صنعت پیشرفت کرده اند ولی از معارف بی بهره اند، قرآن می فرماید زندگی پست تر از حیوان دارند. سگ و خوک هم این عمل شنیع [لواط] را انجام نمی دهند که این ها در مجلسشان آن را مصوب می کنند.
انسان مثل فرشته نیست که شخصش بماند
بلکه باید نوع او باقی بماند. خداوند متعال هم ازدواج را راهی برای بقای
نسل انسان قرار داده و لذت هم در آن قرار داده تا آدمی به آن رغبت کند.
همان طور که در غذا خوردن لذت قرار داده و این لذت را به عنوان مزد مقرر
فرموده است. البته همان طور که غذا خوردن لازم است و باید به اندازه معقول
باشد، نکاح هم لازم است و باید به اندازه معقول صورت پذیرد.
بیشتر بیماری ها از پرخوری و بدخوری است. این کار طبق روایات باعث حمق می شود. انسان پرخور، محقق و عاقل و خردمند نخواهد شد. انسان باید بدون اشتها غذا نخورد و قبل از سیری هم دست از غذا بکشد تا جا برای فکر باقی بماند. اگر حکیم یا فقیهی را به جمع آوری زباله مجبور کنیم انجام می دهد ولی او کار مهمتری و توان بیشتری دارد. روح انسان هم خلق شده تا خلیفه الهی و عالم باشد و نباید فقط او را درگیر خوراک کرد.
قال الاستاذ: اگر کسی تربیت صحیح داشت طبّ صحیح داشت این دستگاه گوارش را سالم نگه
میدارد این امانت الهی را سالم نگه میدارد این شخص یک عمر بابرکتی دارد
کمتر بیمار میشود برای اینکه این دستگاه گوارش او سالم است میداند چه
غذایی بد است چه غذایی خوب است پرخوری نمیکند بدخوری نمیکند عمر بابرکتی
دارد ولی اگر خود را به بدخوری و پرخوری بیمار کرده یا ـ معاذ الله ـ خود
را معتاد کرده دستگاه گوارش او دیگر جواب نمیدهد او سمّ هم به او بدهی
حرفی نمیزند این مواد غیر از سمّ چیز دیگری نیست، اگر دستگاه گوارش را کسی
بد تربیت کند این با سمّ زندگی میکند؛ دیگر بالا نمیآورد خب اینها که
سمّ است دفع میکنند اگر دستگاه سالم باشد خب بالا میآورد; انسان معتاد با
سمّ دارد زندگی میکند.
اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ در مسائل اخلاقی هم
این دستگاه قضایی خود را معتاد کند یعنی این دستگاه طیّب و طاهری که خدا آن
را عالم و عادل خلق کرد این دستگاه که ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ٭
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ این میفهمد چه چیزی بد است چه
چیزی خوب (این یک) اگر خوب بود تشویق میکند (دو) اگر بد بود ملامت و سرزنش
میکند که میشود نفس لوّامه (این سه) اینها را خدا در دستگاه ما خلق کرد
این یک قاضی بابرکتی است اگر کسی یک بار دو بار ده بار کمتر و بیشتر با
دادن رشوههایی این قاضی را بخرد این قاضی در درجه اول حکم فاسد دارد کم کم
به جایی میرسد که آن حکم فقهی را هم نمیفهمد، نمیفهمد چه چیزی بد است
چه چیزی خوب است اول عالماً عامداً خلاف میکند بعد هم خلاف را وفاق و وفاق
را خلاف میپندارد ﴿وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً﴾ این نفس لوّامه را که ذات اقدس الهی آفرید و به آن سوگند یاد کرد از
بهترین نعمتهای خداست که به ما داد این نفس لوّامه از دو جهت یک نورافکن
قوی دارد هم از جهت فقهی هم از جهت قضایی، هم میفهمد چه چیزی بد است چه
چیزی خوب است هم در درون ما یک داور خوبی است ما اگر خلاف کردیم چرا
نگرانیم چرا خوابمان نمیبرد و اگر کار خوب کردیم چرا خوشحالیم چرا خندانیم
چه کسی ما را میخنداند چه کسی ما را خوشحال میکند همین داور درونی است
دیگر.
این داور درونی که نفس لوّامه است هم مشوّقه است هم لوّامه اگر کار خوب کردیم کاملاً ما را راضی نگه میدارد میخنداند اگر کار خلاف کردیم کاملاً ما را پژمرده میکند غمگین میکند تنها شدیم گاهی اشک میریزیم درصدد توبه هستیم این به برکت همین نفس لوّامه است دیگر، اگر حقشناس بودیم شاکر بودیم این قاضی را خوب میشناسیم این فقیه را خوب میشناسیم به فقهش احترام میگذاریم به قضا و داوریاش احترام میگذاریم این را در جای خود مصرف میکنیم و تا آخر سالم هستیم اما اگر شکر نعمت نکردیم این نفس لوّامه را نشناختیم به آن رشوه دادیم سعی کردیم به سود شهوت و غضب حکم بکند اول گاهی خلاف میکنیم این خلافمان را وفاق نشان میدهیم بعد کم کم مجاری ادراکی ما بسته میشود طوری که حق را باطل میفهمیم و باطل را حق میفهمیم ﴿وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً﴾ آن وقت همین نفس لوّامه که قرآن کریم از آن به عظمت یاد کرد و خدا آن را مورد قسم قرار داد همان طوری که به شمس و قمر سخن خورد، به نفس لوّامه قسم خورد ﴿وَلاَ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ﴾ همین نفس لوّامه که باید ما را در برابر زشتی ملامت کند اگر یک وقت کار خیر کردیم ما را ملامت میکند میگوید چرا این کار را کردی اگر کسی کار خیری انجام داد خدماتی کرد میگوید چرا این کار را کردی برای بچهها چه میخواهی بگذاری؟! میگوید اگر شما این کار خیر را کردی این کمک را کردی برای بچهها چه میگذاری برای آینده چه میگذاری در حالی که خدا فرمود اگر یکی دادی من ده برابر به تو میدهم ﴿وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً﴾ آن وقت همین قاضی و داور که از بهترین نعمتهای الهی است و خدا به ما داد که جلوی بدی ما را بگیرد ما اگر آن را حقشناسی نکنیم همین قوّه جلوی خوبی ما را میگیرد
مثل اینکه چشم را به ما داد که خوب ببینیم اگر کفران نعمت کردیم با همین چشم گناه میکنیم گوش را به ما داد که با آن معارف را بشنویم اگر کفران نعمت کردیم با این گوش خلاف میشنویم همان طوری که نعمت ظاهر را گاهی انسان بیجا مصرف میکند نعمت باطن را هم گاهی بیجا مصرف میکند این میشود کفران نعمت آن وقت آن هوش را آن فهم را آن درک را طرزی بیجا مصرف میکند که هم جلوی فقاهت این نفس را میگیرد هم جلوی داوری را که امیدواریم ذات اقدس الهی آن توفیق را به همه ما عطا کند که همه این نیروها را شناسایی کنیم (اولاً) بدانیم برای چه خلق شدند (ثانیاً) شکر نعمت کنیم و اینها را در جای خود صرف کنیم (ثالثاً) از کفران نعمت که صرف این نِعَم در غیر مورد است پرهیز کنیم (رابعاً).
دومین همایش "هنر ولایی" به مناسبت
گرامیداشت سالگرد شهادت شهید آوینی در جوار حرم سید الکریم حسنی (ع) در
شهر ری و در محل فرهنگسرای ولا برگزار گردید.
حضرت استاد در پیامی به این همایش فرمودند:آنچه میتواند هنر ولایی را
برای ما معنادار کند، بررسی معنای هنر از یک سو و ولایت از سوی دیگر و
ترکیب معقول و مقبول این دو واژه پربرکت از سوی سوم است.
قال الاستاذ: خدای متعال برای انسان
فقط معده و روده نیافریده است. بلکه هم دستگاه تقنین برای انسان آفریده که
فقه و قانون را بفهمد «فألهمها فجورها و تقواها» و هم قوه قضائیه در انسان
آفریده است که اگر بدی کرد خود را سرزنش کند تا دیگر تکرار نکند «فلا أقسم
بالنفس اللوامة». چند هزار پرونده قضایی که در کشور به خاطر گران فروشی، کم
فروشی، تجاوز، دزدی، چک بی محل و مانند آن هست به خاطر شبهات پیچیده نیست
بلکه مربوط به الفبای دین است که اگر از همین قوه قضائیه و مقننه که در خود
انسان قرار داده شده اطاعت شود وضع ما این نخواهد بود.
قال الاستاذ: این چنین نیست که جمهوریت را مردم و اسلام را انبیاء آورده باشند بلکه انبیاء علیهم السلام هم جمهوریت و هم اسلام را آورده اند. جمهوریت اسلامی است نه این که جمهوریت مردمی و اسلام محتوا باشد. هر دو را خدای سبحان آورده است. هم محتوا حق است و هم مردم باید بفهمند و بپذیرند.
فهم و پذیرش مردم هم حرف خدا است. ذات اقدس اله این مطلب را گاهی به زبان فطرت و عقل مردم و گاهی به صورت وحی و نقل ارائه می کند. تا مردم کسی را نشناسند دین و کشورشان را به او نمی سپارند. پیغمبر که برای مسئله گویی نیامده، آمده تا کشور را اداره کند. مردم هم کشورشان را به کسی که فقط هم زبانشان باشد ولو این که عمری را در جای دیگر زندگی کرده باشد نمی دهند. باید هم زبان، هم زمان، هم فرهنگ، هم تجربه، هم سابقه و هم لاحقه آن ها باشد. مگر این که مردم بخواهند عقل خود را کنار گذاشته و به وفاق هوس و هوا حرکت کنند که شخص صالحی را کنار گذاشته و به دنبال دیگری باشند.
قال الاستاذ: خدای سبحان رؤیا را نصیب انسان کرده است که نمونه مسائل قیامت است. همه ما رؤیا را داریم. در خیلی موارد انسان بزرگان، دوستان و ارحام خود را در رؤیا می بیند. دلش می خواهد مسائلی را بپرسد ولی نمی تواند. وقتی بیدار می شود می گوید ای کاش فلان مطلب را سؤال می کردم ولی رؤیا در اختیار ما نیست که هر چه خواستیم بپرسیم. رؤیا در اختیار سوابق ما است. بد کنی بد آیدت جف القلم. به قول فردوسی رضوان الله علیه «اگر بار خار است خود کشته ای اگر پرنیان است خود رشته ای» این از اشعار بلند مرحوم فردوسی است.
فردوسی از بزرگان شیعه است. آن روزی که بردن نام حضرت امیر علیه السلام جرم نابخشودنی بود این بزرگوار به صراحت گفت «درست این سخن گفتِ پیغمبر است / که من شهر علمم علیَم در است». آن روز خیلی سخت بود کسی نام حضرت را ببرد.
قال الاستاذ : مردم را فهم اداره می کند. اگر امام علیه السلام ظهور کند، کشت و کشتار بسیار کم خواهد بود. جهان با فهم اداره می شود نه با کشتار. وقتی که حضرت 313 شاگرد مثل حضرت امام رضوان الله علیه داشته باشد و هفت میلیارد جمعیت زمین هم به عنایت حضرت عاقل شوند، اداره جهان کار سختی نخواهد بود.
قال الاستاذ: روایت «العلماء باقون ما بقی الدهر» سه پیام دارد.
اول؛ مادامی که دین الهی هست و وجه الله باقی است، عالمان دین که «لوجه الله» کار کرده اند ماندنی هستند.
دوم؛
خطاب به عالمان دین است. یعنی ای علما راه برای اول بودن شما باز است،
خود را ارزان نفروشید. اگر عمل کردید «دُعِیَ فی ملکوت السماوات عظیما»
شامل حالتان می شود و اگر عمل نکردید یا قبل از مرگ میمیرید و یا بعد از مرگ فراموش میشوید.
پیام سوم خطاب به امت اسلامی است که نام بزرگان خود را حفظ کنید. همایشها، کنگره ها و بزرگداشت علما از برکات اسلام است.