به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

اسم اعظم

قال الاستاذ : درباره چگونگی آوردن تخت ملکه سبا از یمن اقوال مختلفی چون «طی الارض، طَفره، تجدد اَمثال و اسم اعظم» گفته شده است؛ اسم اعظم هم لفظ نیست تا کسی با دانستن آن کاری انجام دهد، مفهوم هم نیست تا کسی معنا و مفهوم آن را تصور کند و برنامه‌ای انجام دهد. این چنین نیست که عالم هرج و مرج باشد و با لفظ و مفهوم اداره شود، این عالم با نظم و نظام علّی و معلولی اداره می‌شود و علت باید قوی‌تر از معلول باشد.

 آنچه که ما با آن روبرو هستیم الفاظ است که این الفاظ اسماء المفاهیم است، نه از این الفاظ کاری ساخته است و نه از این مفاهیم، مفاهیم هم اسماء المصادیق است که از این مصادیق هم کاری ساخته نیست، این مصادیق مظهر یک سلسله واقعیات هستند که اینها اسماء الهی هستند. آنچه که در مرحله چهارم است و از آن به «بأسمائِک التی ملأت أرکان کل شیء» تعبیر شده، اسماء صغیر یا عظیم یا اعظم الهی است که با این اسماء الهی کار انجام و زمان و زمین اداره می‌شود.

اسماء الهی مقامات حقیقی و عینی است که انسان مظهر آن می‌شود؛ اهل‌بیت علیهم‌السلام مظهر این اسماء هستند که آن شمس در این آینه می‌تابد؛ اگر اسم شافی در این آینه تابید به برکت او بیمار شفا می‌یابد، اگر اسم رزاق در این آینه تابید به برکت او خلایق روزی می‌خورند. البته این مطالب با درس و بحث حل نمی‌شود، مربوط به بخش عملی است و به قداست روح وابسته است، با علوم قریبه و علوم غریبه حل نمی‌شود، بلکه به بخش انگیزه و اراده مربوط است. وقتی با درس و بحث حل نمی شود، تو چه می‌دانی که چیست و من چه می‌دانم که چیست، «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء».

مشکل اساسی کلیسا

قال الاستاذ: این که می‌گویند دین از سیاست جدا است یک آتش بس یک جانبه است. اما سیاست‌مدار طغیان‌گر هرگز این را نمی‌گوید، می‌گوید دین با من کار ندارد ولی من با دین کار دارم، همه ابزار دین مثل مشایخ سوء و علمای دربار را به کار می‌گیرد، این‌طور نیست که اگر کسی منزوی شد و گفت با سیاست کاری نداریم سیاست هم کاری با او نداشته باشد.
 
الآن مشکل اساسی کلیسا این است که می گوید ما با سیاست کاری نداریم؛ اما دولتمردان آمریکا می‌گویند کلیسا باید با ما باشد، این طور نیست که سکوت کلیسا به معنی آتش بس دوجانبه باشد.

کمبود اعتقادی / عدد 13

قال الاستاذ: پیشرفت دنیایی ربطی به معارف الهی ندارد. الآن که عصر جاهلیت نیست و به تعداد موتور و دوچرخه‌ای که در این کوی و برزن هست بالای سر ما ماهواره وجود دارد، در این عصر علم، در هند که سرزمین اسرار و رموز است هنوز موش پرستی می‌کنند، هنوز آن پیرمرد دختری را زنده به گور می‌کند.

اگر دین، قرآن و عترت، معارف الهی و معالم دین به جایی نرود این مشکلات وجود دارد. ممکن است بشر آسمان را تسخیر کند ولی کمبود اعتقادی داشته باشد. اگر این کمبود اعتقادی را با دین پر نکردیم با وهم پر می‌شود. این عرفان‌های کاذب، فال‌گیری‌ها، نخودگیری‌ها، شانسها و غیره جز فسون و فسانه چیز دیگری نیست. ممکن است کسی نماز نخواند ولی به شانس معتقد باشد، به عدد 13 معتقد باشد، این دین را که حق محض است قبول ندارد اما 13 را که خرافات است قبول دارد. پس پیشرفت مادی دلیل پیشرفت در معارف نیست و هر کدام راه جدایی دارد. بشر را بایید با توحید قانع کرد و لا غیر.

مسلمانان مثل مسیحی ها باشید/دهان بسته پاپ /کمبود مسیحیت

قال الاستاذ : حضرت عیسای مسیح و موسای کلیم علیهماالسلام از دین دفاع می کردند. این که متأسفانه کلیسا خود را کنار می‌کشد و می‌گوید دین ما دین محبت است به خاطر این است که .....

ادامه مطلب ...

انبیاو ائمه (ع) علم غیب نمیدانند!!

قال الاستاذ: با اشاره به آیه شریفه «فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ»  جناب زمخشری در ذیل این آیه از گروهی نقل می‌کند که گفته‌اند دلیل بطلان قول رافضه که امام را عالم به همه مسایل و جزئیات می دانند همین آیه است و رهبران الهی یعنی انبیا و ائمه علیهم‌السلام از علم غیب اطلاعی ندارند. سخن زمخشری و این گروهی که از آنها نقل می کند باطل است.

ادامه مطلب ...

رم ناگهانی حیوانات

قال الاستاذ: مجرم در برزخ و قبر آسیب می‌بیند و در روایات داریم که حیوانات با دیدن این صحنه‌ها رم می‌کنند. جن و انس نمی‌فهمند ولی حیوانات می‌فهمند. البته حیوانات بالاتر از آنچه هستند نمی‌آیند. مثلا زنبور و مورچه با همه عجایبی که در زندگی آنها هست، هزاران سال است که همین گونه‌اند و پیشرفتی نکرده‌اند و تکامل و ترقی در آنها نیست، ولی اگر انسان که از سرمایه‌های خدادادی خود استفاده نکند «کالانعام بل هم اضل» مانند حیوانات بلکه پست‌تر است.

حواس پرتی در نماز

قال الاستاذ: روح مطهر انسانی فرمانده کل قواست و اگر این روح بتواند اندیشه را سامان دهد که وهم و خیال را رام کند، این شخص اندیشمند کامل می شود اما انسان کامل نیست؛ و اگر روح بتواند شهوت و غضب را که تحت عقل عملی است سامان دهد، این شخص یک صاحب اندیشه در بخش انگیزه می شود ولی باز هم انسان کامل نیست؛ اما اگر اندیشه و انگیزه را تحت رهبری روح انسانی هدایت کند، این انسان کامل می شود و هیچ مشکلی با خود نخواهد داشت.

وهم و خیال ما در بخش اندیشه و همچنین شهوت و غضب ما در بخش انگیزه همانند آب و آتش هستند که اگر اینها را عقل مدیریت کند در جای خودشان کاربری دارند و نافع هستندو الا سیل وآتش سوزی براه می افتد.

اینکه می بینید وقتی برخی ها نماز می خوانند حواسشان نیست به خاطر این است که عقل این افراد می خواهد به فکر نماز باشد ولی وهم و خیال آنها نمی گذارد؛ بنابراین اولین رسالت اخلاقی ما این است که به اینها سامان بخشیم و نماز جماعتی در حوزه درون برپا کنیم که وهم و خیال را به عقل عرضه کند تا عقل اندیشمند کامل شود.