قال الاستاذ:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد
لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الائمّة
الهداة المهدیین سیّما خاتم الانبیاء و خاتم الاوصیاء علیهما آلاف التحیّة و
الثناء بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّء الی الله
مقدم شما علاقهمندان
قرآن و عترت و پژوهشگران قرآن و نهجالبلاغه و مسئولان محترم این همایش
وزین را گرامی میداریم سعی بلیغ همهٴ عزیزانی که در حفظ قرآن و
نهجالبلاغه و ادراک معارف وحیانی و علوی تلاش و کوشش کردند مشکور ولیعصر
(ارواحنا فداه) باشد سعی همهٴ شما مورد عنایت ذات اقدس الهی بوده و همگان
مشمول ادعیهٴ زاکیهٴ ولیعصر باشید و این صراط مستقیم را تا پایان راه هم
خوب ادراک کنید هم باور کنید هم متخلق بشوید هم عمل کنید و بعد از این امور
چهارگانه به جامعه منتقل کنید پایان همهٴ شما و ما ـ انشاءالله ـ به خیر و
صلاح و فلاح الهی باشد!
قرآن چون کلام خداست برای اینکه به خوبی به سطح جامعه منتقل شود یک سلسله مخاطبان مستقیم لازم دارد که این معارف را به خوبی ادراک کنند اوّلاً و حفظ کنند ثانیاً و بعد از عمل منتشر کنند ثالثاً و آن اهل بیت عصمت و طهارتاند یعنی رسول گرامی و سیزده معصوم دیگر (علیهم الصلاة و علیهم السلام) اینها در حقیقت قرآن ناطقاند و اگر میبینید بزرگانی در پرتو نهجالبلاغه به معارفی بار یافتند برای اینکه علی بن ابی طالب(صلوات الله و سلامه علیه) سخنگوی راستین قرآن کریم است و اگر همگان در کنار مائده و مأدبه نهجالبلاغه متنعماند برای اینکه نهجالبلاغه یک تفسیر راستین از قرآن کریم و حکیم است اگر میبینید کسانی در کنار خطبههای نهجالبلاغه سر تعظیم فرود میآورند و میگویند اگر کسی این خطبه را بشنود در برابر آن باید سجده کند[1] این اغراق و غلو نیست زیرا این سجده در حقیقت برای کلام الهی است که از حلقوم و حنجرهٴ طیّب و طاهر علوی به جامعه منتقل شد مردم در پیشگاه آیات خاص از قرآن کریم سجده میکنند و اگر همان معارف وحیانی به وسیله خطبههای نورانی علی بن ابی طالب به جامعه منتقل میشود و اگر در برابر خطبهٴ نهجالبلاغه سجده میکنند در حقیقت وصف به آن موصوف اصلی برمیگردد یعنی در برابر کلام خدا سجده میکنند و اگر مرحوم کلینی در جلد اوّل کافی بعد از نقل بخشی از خطبههای توحیدی علوی (صلوات الله و سلامه علیه) میگوید اگر تمام جن و انسان جمع شوند و در بین آنها پیامبری نباشد توان آوردن چنین خطبهای را ندارند. آشنایان با کتاب قیّم کلینی یعنی کافی آشنا هستند که مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) در این هشت جلد کافی از خود سخنی اندک دارند هر چه هست حدیث است ولی گاهی در اثر ضرورتهایی که احساس میکنند چند جمله بیان از خود نشان میدهند در جلد اوّل خطبهٴ بلندی را از وجود مبارک علی بن ابی طالب نقل میکند که حضرت در زمان حکومتش و پیش از نبرد با امویان ایراد کرده است مرحوم کلینی بعد از نقل آن خطبه میگوید اگر تمام جن و انسان جمع بشوند و هیچ پیغمبری در بین آنها نباشد بخواهند خطبهای مانند علی بن ابی طالب.[2] مرحوم صدرالـمتألّهین به عنوان تعلیقه بر سخنان کلینی چنین میگوید اینکه شما گفتید اگر تمام جن و انس جمع شوند و در بین اینها پیامبری نباشد این جمله را اضافه کنید که اگر اعاظم از انبیا نباشند[3] وگرنه پیامبران دیگر هم توان این را ندارند که مانند علی بن ابی طالب(صلوات الله و سلامه علیه) توحید الهی را به خوبی تبیین کنند. این سخن نشان میدهد که همانطوری که ذات اقدس الهی فرمود: ﴿لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَی أَن یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً﴾[4] همان مطلب بلند در نهجالبلاغه ظهور کرده است اگر خدا دربارهٴ قرآن فرمود تمام جن و انس جمع شوند بخواهند کلامی همتای قرآن بیاورند مقدورشان نیست و اگر کلینی میگوید اگر تمام جن و انس جمع شوند به استثنای انبیا بخواهند خطبهای توحیدی همچنان خطبههای نهجالبلاغه ارائه کنند مقدروشان نیست این در حقیقت بازگشتش به همان حقایق وحیانی است زیرا علی بن ابی طالب کلام الهی را تبیین کرد قرآن را تفسیر کرد توحید قرآنی را تشریح کرد و تبیین فرمود. غرض آن است که هر وصفی که برای قرآن است بالاصاله, در کنارش برای نهجالبلاغه هم هست منتها همانطوری که اهل بیت عصمت و طهارت همتای قرآناند یکی ثقل اکبر است و دیگری ثقل اصغر و ثقل اصغر هر چه دارد از قرآن کریم دارد و هر چه قرآن کریم فرمود آنها یافتند و عمل کردند و منتشر کردند همین نسبت دربارهٴ قرآن و نهجالبلاغه هم هست وجود مبارک علی بن ابی طالب هر چه دارد همه از دولت قرآن دارد بعدها این مطلب بلند به شاگردان قرآن و عترت رسید همهٴ بزرگان گفتند ما هر چه داریم از قرآن و عترت است و اگر آن بزرگوار گفته است «هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم» این برگرفته است از بیانات ذوات قدسی اهل بیت عصمت و طهارت.
آنچه برای ما افراد عادی لازم است آن است که گرچه دسترسی به اوج سخنان علی بن ابی طالب مقدور همگان نیست همانند اینکه اوج قرآن مقدور همگان نیست لکن آن مطالب عمیق و اوج گرفته، دامنهای هم دارند که دامنهٴ آنها در دسترس همهٴ ماست. مستحضرید که اگر خدا فرمود قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شده است ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ﴾ معنای نازل شدن قرآن نظیر نازل شدن قطرات باران نیست بارها در گفتهها و نوشتهها به عرضتان رسید که خدا قرآن را نازل کرد (یک) باران را نازل میکند (دو) امّا باران را به زمین میاندازد و قرآن را به زمین میآویزاند قرآن را زمین نینداخت به زمین آویخت یعنی یک طرف قرآن همچنان به دست خدای سبحان است به دست بیدستی اوست طرف دیگر به دست ماست بین آویختن قرآن و انداختن باران فرقهای فراوان است نهجالبلاغه هم این چنین است این یک حبل متین است این یک طناب آویخته است که یک طرفش به دست علی بن ابی طالب(صلوات الله و سلامه علیه) است و طرف دیگرش به دست ماست علی بن ابی طالب این نهجالبلاغه را به زمین نینداخت به زمینه نینداخت بلکه به زمین و زمینه آویخت یک طرفش به دست خود حضرت است یک طرفش به دست جامعه. اگر کسی نهجالبلاغه را خوب ادراک کند باور کند متخلق بشود عمل کند و در جامعه منتشر کند این طناب را گرفته و به ولایت نزدیک شده است چه اینکه اگر دربارهٴ قرآن این پنج وظیفه را انجام داد طناب الهی را گرفته است و به ذات اقدس الهی نزدیک میشود و در بین راه علی و اولاد علی را میبیند چون همهٴ آنها هم به حبل الهی معتصماند. دو حبل نیست دو راه نیست یک راه است آنها بر صراط مستقیماند همانطوری که پیغمبر ﴿عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ﴾[5] است این سیزده معصوم دیگر هم «علی صراط مستقیم» هستند (علیهم آلاف التحیّة و الثناء). آن نکتهای که باید مورد غفلت قرار نگیرد این است که وجود مبارک امیرالمومنین (سلام الله علیه) آیهٴ سورهٴ مبارکهٴ «احزاب» را که دربارهٴ عرض امانت است معنا کرده است; درست است که معرفت, درست است که توحید, درست است حقیقت قرآن, درست است حقیقت ولایت برترین و برجستهترین امانتهای الهیاند لکن یکی از مصادیق روشن و شفاف و علمی و عملی امانت که ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ﴾ همین اموال بیتالمال است اموال بیتالمال در اختیار مسئولان است و اینها امانت الهی است امانتهایی که یکی به دیگری میسپارند در نهجالبلاغه به صورت شفاف نماز را زکات را معنا کرد بعد در کنارش امانت را ذکر فرمود، فرمود در حرمت امانت در کرامت امانت در عظمت و جلال و شکوه امانت همین بس که خدای سبحان فرمود: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾.[6] دیگر کشور علوی کشور اختلاس نخواهد بود کشور گرانی نخواهد بود کشور قحطی نخواهد بود کشور خیانت در امانت نخواهد بود و این اجتماع عظیم شما باید رهآورد خوبی داشته باشد عطر امانت را عطر رعایت بیت المال را عطر رعایت حقوق همگان را عطر رعایت احترام همگان را عطر رعایت خونهای پاک شهدا را عطر رعایت حقوق امام امت را عطر تلاش مسئولان بزرگوار امین امانتپرور و امانتدوست را در جامعه منتشر کند.
من مجدداً مقدم همهٴ شما را گرامی میدارم از دست اندرکاران و مسئولان این همایش وزین حقشناسی میکنیم از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم نظام ما را رهبر ما را مراجع ما را ملّت و مملکت ما را در سایهٴ ولّیاش از هر خطری محافظت بفرماید و این نظام را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر گزندی محافظت بفرماید و بیداری اسلامی مصر, بحرین, یمن, تونس, عربستان و سایر کشورهای اسلامی را به هدف نهاییشان برساند و خاورمیانه را از لوث و روث استکبار و صهیونیسم نجات بدهد و ارواح تابناک امام و شهدا را در سایهٴ رحمت بیکرانش با انبیا محشور بفرماید توفیق ادراک صحیح معارف قرآن و نهجالبلاغه را به همهٴ شما و به ما مرحمت بفرماید و این توفیق را روز افزون کند و با عمل هماهنگ و همآوا بفرماید!
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
[1] . ر.ک: شرح نهجالبلاغه (ابن ابی الحدید), ج11, ص153.
[2] . الکافی, ج1, ص136.
[3] . شرح اصول الکافی (صدر المتألهین), ج4, ص47.
[4] . سورهٴ اسراء, آیهٴ 88.
[5] . سورهٴ یس, آیهٴ 4; سورهٴ زخرف, آیهٴ 43.
[6] . (سورهٴ احزاب, آیهٴ 72); ر.ک: نهجالبلاغه، خطبهٴ 199.