به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

حقیقت وحی علم شهودی است / انسان غرق در علم شهودی است

قال الاستاذ: .... علم شهودی قوی تر از علم حصولی است،‌ ما غرق در علم شهودی هستیم،‌ این که خودمان را درک می کنیم،‌ گرسنگی و سیری و درد و درمان خود را درک می کنیم علم شهودی است، اما اگر بخواهیم به طبیب بگوییم دردی داریم،‌ مفاهیم و الفاظی را انتخاب می کنیم و این مفاهیم را با آن الفاظ به طبیب منتقل می کنیم و طبیب علم حصولی پیدا می کند که ما درد داریم اما خودمان با علم شهودی درد را درک می کنیم،‌ ما شب روز با علم حضوری (شهودی) زندگی می کنیم،‌ علم شهودی شک بردار نیست کسی که دندان درد دارد شک نمی کند که دندانش درد می کند یا دستش.

**علم شهودی تصور و تصدیق و قضیه ندارد، اینها مربوط به علم حصولی است،‌ از همه اینها قوی تر آن وقتی است که یک ولی از اولیای الهی کلام خدا را می شنود (‌از درون می شنود نه از بیرون) لذا وجود مبارک موسای کلیم علیه السلام از شش جهت می شنید :(یا موسی)، ‌این طور نبود که علم حصولی باشد که از راه گوش بشنود، ‌اگر این گوش بسته بود هم می شنید، در روایت دارد که در جواب این پرسش که انبیا از کجا می فهمند آنچه شنیده اند وحی الهی است فرمودند «ذلک یوفق له» این با وفق با حقیقت است و تردید پذیر نیست.

دنیا آسمان و زمین نیست!!

قال الاستاذ:

.....اگر از متاع‌های دنیا تکّه کاغذ یا چوب یا سنگ مختصری را روی چشمت بگذاری، این چشم جایی را نمی‌بیند و اگر محبّت همین‌ها را به دل بگذاری، دل جایی را نمی‌بیند و لذا کج راهه و بیراهه می رود و راه دیگران را می بندد.

دنیا، آسمان و زمین و آب و باغ و راغ و اینها نیست اینها مخلوق‌های الهی‌اند، بلکه همین بازی‌ها، همین سرگرمی‌ها، همین مقام‌خواهی‌ها، همین خودخواهی‌ها، همین برتری‌طلبی‌ها، همین تظاهر به مال و جمال و امثال اینها دنیاست.

جمعه تهران وصد هزار نفر بی نماز/حیله‌های شرعی/ته ریش گذاشتن+صدا

قال الاستاذ: (بخشی از سخنان حضرت استاد در جلسه تفسیر 11مهر 1391)

....فقیر به معنای ندار نیست، فقیر به معنای کسی است که ستون فقراتش و فقار ظهرش شکسته است، ملتی که مشکل اقتصادی داشته باشد قدرت مقاومت ندارد و ستون فقرات این ملت شکسته است، چون ستون فقرات این ملت شکسته است به او می‌گویند فقیر و گرنه فقر به معنای نداری نیست. در آیه «وجوه یومئذ باصرة،‌ تظن أن تفعل بها فاقرة» حادثه کمرشکن را فاقره می‌گویند، فقیر در معنای اسم مفعول به کار می‌رود، اگر کسی گرسنه باشد ولو اینکه ایستاده باشد، فقیر است، زیرا قدرت ایستادگی ندارد و حادثه‌ تلخ گرانی کمرشکن است.
 در قرآن ویژگی مدیریت اسلامی و مسؤول در یک نظام اسلامی را بیان کرده، گذشته از اوصاف عامه مسلمانی، اهل نماز بودن و روزه‌داری و معصیت نکردن، مدیر در جامعه اسلامی باید دو عنصر داشته باشد.
اول این که درایت خوبی در کارش داشته باشد، دیگر این که پاک باشد، اگر کسی به جز شرایط عامه، در رشته‌ای متخصص نبود یا اگر تخصص داشت و طاهر نبود، ‌در نظام اسلامی مدیر محسوب نمی‌شود، «القوی الامین»، این وظیفه عمومی مدیران است که در هر رشته‌ای که مسؤولیت پذیرفتند باید نیرومند باشند و از طرفی هم امین باشند ولو موسای کلیم(ع) باشد، اگر در حد یک چوپانی و شبانی، نازل‌ترین و ساده‌ترین کار را به عهده بگیرد باید قوی و امین باشد و اگر مانند حضرت یوسف(ع) عالی‌ترین کار که صدارت است باشد باید «حفیظ علیم» قرآن هر دو را ذکر کرده ولی عمل به آن دشوار است.
 جوانان ما در روستاها بودند ولی رسانه‌ها این بازی و فوتبال را نشان دادند و آن‌ها را از روستا به شهر آوردیم و شغل‌های نازل به آن‌ها دادیم؛ مگر ما چقدر ورزش نیاز داریم، در درجه پنج و درجه ششم درست است، دنیا را دیگران دارند می‌گردانند؛ از وجود مبارک امام صادق(ع) پرسیدند پس از شما چه کسی به مقام امامت می‌رسد، فرمود «من لایلهو و لایلعب»، کسی که اهل بازیچه نیست، بازی یک حدی دارد؛ ورزش خوب است روزی یک ساعت نه این که دنیا به آن سمت رفته است، ایران پیام تازه دارد و این پیام تازه را باید به گوش جهانیان رساند.
 یک عده «اتخذو دینهم لهو و لعبا»، بعضی دین را بازی قرار دادند و با حیله‌های شرعی آبروی نظام را می‌برند و دین را بازیچه قرار دادند و بعضی هم اتخذو لهو و لعبا دینا، گروه دیگری بازی را دین قرار دادند، می‌بینی در سید ایام که نماز جمعه تهران است و از فضیلت کم ندارد، صدهزار نفر بی‌نماز جمع می‌شوند، آن که با بازیگری و ته ریش گذاشتن و با اختلاس سه هزار میلیاردی، آبروی نظام را می‌برد و آن که به بازی بیش از نماز و روزه اهمیت می‌دهد، دین خود را بازی قرار داده است.


دریافت فایل

(مطالب مربوط به دقیقه33و34 می باشد)

اشکال از تحریم نیست، مدیریت‌مان صحیح نیست

قال الاستاذ: .... کشاورزی باید طوری باشد که برای علوفه، ارز از کشور خارج نشود، این گونه است که بعد از افزایش دلار،‌ علوفه، شیر و ماست گران می‌شود؛ این به تحریم برنمی‌گردد شما آب و خاک داری، اما از آن استفاده نمی‌کنی. این روستاها را خراب کردید؛ و حالا از بیرون باید وارد کنید. این نفرین علی(ع) است.؛کسی روستا دارد و مکان دارد و فقیر باشد، خدا او را از رحمتش دور می‌کند، ما جوان‌ها را به شهر آوردیم و در تلویزیون فوتبال نشان دادیم، این طور است که حالا اگر تحریم شد، شیر دو برابر می‌شود، اشکال از تحریم نیست، مدیریت‌مان صحیح نیست.
مگر ترکیه چقدر از ما غنی‌تر است؟ روستاهای ما می‌تواند کاملا علوفه را تأمین کند، اگر مدیریت نباشد، باید راهنمایی کرد، البته مبادا حرفی بزنیم که نظام آسیب بببیند باید کاری کنیم که هم کشور روی پای خودش بایستد و مدیریت صحیح شود و هم ذره‌ای حرفی نزنیم که خون‌های پاک شهدا از بین برود.

شاخه درخت خشکیده چرا پائین نیامد؟!

قال الاستاذ: ..... مطلب مهم آن است که ما تا در دنیا نفس می‌کشیم نباید بگوییم همه کارها از راه غیب باید حل بشود برای اینکه دنیا دار عمل است.
 خدای سبحان به حضرت مریم(سلام الله علیها) از راه‌های غیب نعمت‌های فراوانی داد تا اینکه از راه غیب درخت خشک خرما را به هر وسیله‌ای که هست پر بار کرد، اما اینجا خدای سبحان به مادر عیسی(سلام الله علیهما) می‌گوید تو هم دستی دراز کن این شاخه را تکان بده این خرما بریزد.برای اینکه انسان بداند تا زنده است ولو انبیا, اولیا, ائمه(علیهم السلام) باشند مسئولیتی دارند.
این خدایی که با امر حاضر به مادر موسی می‌گوید بینداز در دریا، به امر غایب به خود دریا می‌گوید ببر درِ خانه فرعون، از این به بعد نمی‌تواند از راه غیب بدون زحمت خواهر و مادر، این بچه را به مادر برگرداند؟ خب یقیناً می‌تواند. اما مادر هم باید تلاش و کوششی بکند به دخترش بگوید برو ببین این صندوقچه کجا رفته است.
این‌چنین نیست که انسان دست روی دست بگذارد ولو پیغمبر هم که است همه کارها از راه غیب باشد این طور نیست هر اندازه کاری از انسان ساخته است باید آن را انجام بدهد.