قال الاستاذ: .... علم شهودی قوی تر از علم حصولی است، ما غرق در علم شهودی هستیم، این که خودمان را درک می کنیم، گرسنگی و سیری و درد و درمان خود را درک می کنیم علم شهودی است، اما اگر بخواهیم به طبیب بگوییم دردی داریم، مفاهیم و الفاظی را انتخاب می کنیم و این مفاهیم را با آن الفاظ به طبیب منتقل می کنیم و طبیب علم حصولی پیدا می کند که ما درد داریم اما خودمان با علم شهودی درد را درک می کنیم، ما شب روز با علم حضوری (شهودی) زندگی می کنیم، علم شهودی شک بردار نیست کسی که دندان درد دارد شک نمی کند که دندانش درد می کند یا دستش.
**علم شهودی تصور و تصدیق و قضیه ندارد، اینها مربوط به علم حصولی است، از همه اینها قوی تر آن وقتی است که یک ولی از اولیای الهی کلام خدا را می شنود (از درون می شنود نه از بیرون) لذا وجود مبارک موسای کلیم علیه السلام از شش جهت می شنید :(یا موسی)، این طور نبود که علم حصولی باشد که از راه گوش بشنود، اگر این گوش بسته بود هم می شنید، در روایت دارد که در جواب این پرسش که انبیا از کجا می فهمند آنچه شنیده اند وحی الهی است فرمودند «ذلک یوفق له» این با وفق با حقیقت است و تردید پذیر نیست.
قال الاستاذ:
.....اگر از متاعهای دنیا تکّه کاغذ یا چوب یا سنگ مختصری را روی چشمت بگذاری، این چشم جایی را نمیبیند و اگر محبّت همینها را به دل بگذاری، دل جایی را نمیبیند و لذا کج راهه و بیراهه می رود و راه دیگران را می بندد.
دنیا، آسمان و زمین و آب و باغ و راغ و اینها نیست اینها مخلوقهای الهیاند، بلکه همین بازیها، همین سرگرمیها، همین مقامخواهیها، همین خودخواهیها، همین برتریطلبیها، همین تظاهر به مال و جمال و امثال اینها دنیاست.
قال الاستاذ: (بخشی از سخنان حضرت استاد در جلسه تفسیر 11مهر 1391)
قال الاستاذ: ..... مطلب مهم آن است که ما تا در دنیا نفس میکشیم نباید بگوییم
همه کارها از راه غیب باید حل بشود برای اینکه دنیا دار عمل است.
خدای سبحان به حضرت
مریم(سلام الله علیها) از راههای غیب نعمتهای فراوانی داد تا اینکه از
راه غیب درخت خشک خرما را به هر وسیلهای که هست پر بار کرد، اما اینجا
خدای سبحان به مادر عیسی(سلام الله علیهما) میگوید تو هم دستی دراز کن این
شاخه را تکان بده این خرما بریزد.برای اینکه انسان بداند تا زنده است ولو انبیا,
اولیا, ائمه(علیهم السلام) باشند مسئولیتی دارند.
این خدایی که با امر حاضر به مادر موسی میگوید بینداز در دریا، به امر
غایب به خود دریا میگوید ببر درِ خانه فرعون، از این به بعد نمیتواند از
راه غیب بدون زحمت خواهر و مادر، این بچه را به مادر برگرداند؟ خب یقیناً
میتواند. اما مادر هم باید تلاش و کوششی بکند به دخترش بگوید برو ببین این
صندوقچه کجا رفته است.
اینچنین نیست که انسان دست روی دست بگذارد ولو پیغمبر هم که
است همه کارها از راه غیب باشد این طور نیست هر اندازه کاری از انسان ساخته
است باید آن را انجام بدهد.