در بعضی از روایات دارد که اگر کسی در قیامت یک «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» بگوید وارد بهشت میشود; گفتن یک «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه»!
سرّش این است که آن روز و اصولاً «بعد الموت», زبان آدم در اختیار آن ملکات و اعمال آدم است، نه در اختیار خود آدم که نمونه آن مسئله رؤیا و خواب است.
میبینید ما مادامی که بیداریم, زبان در اختیار ماست که هر حرفی را خواستیم بزنیم؛ اما انسانی که خوابیده است و حرف میزند, زبانش که در اختیار خودش نیست، زبانش در اختیار آن ملکات و اوصاف اوست؛
اگر یک آدم بد دهنی بود، در خواب هم که حرف میزند فحش میدهد؛ اگر انسان متذکّری بود، در خواب هم که حرف میزند ذکر میگوید.
حرفِ در حال خواب، نه معصیت است، نه ثواب دارد و نه گناه دارد، چون فعل اختیاری آدم نیست؛ ولی معیارِ این حرف چیست؟ معیار این حرف, ملکات نفسانی خود نائم است؛ نائم هر ملکه و هر خُلق و خویی داشته باشد، آن خُلق و خو رهبری قول او را به عهده دارد؛ یک انسان بد دهن, در عالم رؤیا هم فحش میدهد، یک انسان متذکر, در عالم رؤیا هم ذکر میگوید؛ نه آن فحش معصیت است و نه این ذکر ثواب دارد، چون فعل اختیاری انسان نیست؛ روی این ذکر که ثواب نمینویسند و روی آن فحش هم که گناه نمینویسند؛ اما این دو نحو حرف زدن، برای این است که دو نحو ملکه است.
انسان در خواب, زبانش در اختیار آن ملکات قبلی اوست. خیلی از موارد است که انسان بزرگی از بزرگان را یا حرمی از اعتاب مقدسه را خواب میبیند، وقتی بیدار شد میگوید: ای کاش من فلان مطلب را سؤال میکردم!
این «ای کاش» برای زمان بیداری است، در زمان خواب رهبری دهان را آن خُلق و خُو به عهده دارد، نه اراده خود آدم؛ «بعد الموت» هم همینطور است; بسیاری از مسائل را همین «إِنَّ النَّوْمَ أَخُو الْمَوْتِ»حل میکند.