......«قائم بالقسط» بودن، غیر از عادل بودن است؛ چه اینکه «قوّام بالقسط» را اصلاً خدا گذاشته برای پروندههای میلیاردی. کسی که میخواهد پیشنماز بشود، آیه سوره مبارکه «نحل» برایش کافی است: ﴿إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ﴾. همین که واجبات خود را انجام میدهد، محرّمات را ترک میکند، او عادل است و میشود به او اقتدا کرد.
اما بخواهد قاضی بشود، این آیه سوره مبارکه «نحل» مشکل او را حلّ نمیکند. این سوره مبارکه «حدید» میخواهد که فرمود: ﴿لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾، او باید قائم به قسط باشد و اگر خواست پروندههای میلیاردی را حلّ کند، نه آیه سوره «نحل» مشکل او را حلّ میکند، نه آیه سوره «حدید»؛ این ﴿قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ﴾ میخواهد. این سه بخش یعنی سه بخش! برای اینکه مشکلات جامعه، یکی پیشنمازی است، یکی دستگاه قضاست، یک پرونده میلیاردی است، هر سه بخش را که به یک آدم عادل نمیدهند. غالب شما به لطف الهی متون فقهی را دیدید و میبینید. میبینید در مسئله نماز جماعت نگفتند: «یُعتبر فی امام الجماعة کمالُ العقل» همین که عاقل باشد کافی است؛ اما در بخشهای وسیعی از بحثهای قضا و امثال قضا، محقق در شرائع و سایر فقها هم میگویند: «یعتبر فی القاضی کمال العقل»؛ عقل مصطلح به درد قضا نمیخورد، چه وقت فریب میخورد؟ چه وقت رشوه میگیرد؟ چه وقت فریب میدهد؟ چه وقت پروندهبازی میکند؟ آن برای عاقل نیست، آن برای کسی که کمال عقل را دارد مصون است. این که ایشان گفته «یعتبر فی القاضی کمال العقل» برای همین نکته است. این ﴿قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ﴾ را برای این پروندههای بزرگ گذاشتند.
بخشی از سخنان حضرت استاد در درس خارج تفسیر سوره طور (1395/12/01)
چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت 00:07