قال الاستاذ: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» آنانکه مشرک هستند یا علم شان بیدین است، در برابر سیئات شرک اعتقادی و بدرفتاری اخلاقی آنان عذابی در دنیا به آنان رساندیم، سونامیها و زلزلهها عذاب خداوند است، این طور نیست که شهاب سنگی در روسیه بدون حساب و کتاب و بر اثر تصادف باشد، سونامی در دریا به صورت تصادفی در عالم نیست، علم بیدین جنگ جهانی اول و دوم را راه انداخت و اکنون هم پشت سر هم تمام کارخانههای اسلحهسازی پشت سر هم کار میکند، ما راهنمایان، پیامبران و ائمه(ع) فرستادیم اما آنان گوش نکردند، بدرفتاری کردند، عذابهایی برای آنان نازل کردیم و عذابهایی را بر آنان تحمیل کردیم، یکی از بدترین عذابها اختلاف است، اختلاف اگر روی قهر الهی باشد، با وعظ و حکایت و سخنرانی حل نمیشود، فرمود اگر ما ببینیم که ملتی ناقابل هستند خود ما به میدان میآییم و اینها را به جان هم میاندازیم «وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ» یا در جایی دیگر میفرماید: «فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ».
قال الاستاذ: یک حیوان داریم که در عرض (مفهوم) انسان است، یک حیوانی داریم که در طول انسانیت است، یعنی انسانی است که حیوان شده است، اگر معذبان در آتش که واقعا حیوان باشند عذابی نمیکشند، اما آنان انسانی هستند که حیوان شدهاند، لذا کاملا میفهمد و خجالت میکشد و دیگران او را میشناسند، این چنین نیست که یک حیوانی بشود در عرض انسان، او حیوانی در طول انسان است زیرا او انسانی است که تمام انسانیتاش را در راه حیوان بودن صرف کرده و حیوان کامل شده است، اگر کسی حیوان باشد که در روز قیامت خجالتی ندارد، اما انسان حیوانشده خجالت میکشد که میفهمد انسان است که به این صورت درآمده است، بنابراین اگر کسی خواست برای انسان دینی درست کند باید هویتشناس باشد، انسان را بشناسد که از کجا میرود و به کجا میآید.
قال الاستاذ: در آستانه 22 بهمن هستیم ممکن است به کسی اشکالی و نقدی داشته باشیم، اما اساس کار این است که هرگز این نقدها را به حساب اصل نظام، به حساب اصل ایران و به حساب اصل مملکت نگذاریم، حتما با حضور عاقلانه خود این نظام و این مملکت را در سایه ولیعصر(عج) حفظ کنیم، ما در میدان مین هستیم، در شرق ما افغانستان، پاکستان، میانمار و مانند آن کشتار است، غرب ما وضع عراق به سامان نیست، جنوب ما هم خلیج فارس است که پایگاه نظامی دشمنان شده است، شمال هم پایگاه ترکیه و مانند آن است، اما خدای سبحان قادر است که کشور ولیاش را از هر خطری حفظ کند، آنچه که از ما برمیآید آن است که این نظام را تا آنجایی که مقدور است و میتوانیم حفظ کنیم، بدانیم که اگر دست بچهها را گرفتیم و در راهپیمایی شرکت کردیم ثواب مضاعف خواهد داشت.
انبیا به برکت وجود مبارک حضرت ابراهیم(ع) پرچم توحید را برافراشتند و جامعه را موحد کردند، مدتی وجود مبارک ابراهیم(ع) نامش زبانزد خاص و عام بود، اسماعیل و اسحاق و فرزندان آنان نیز همچنین، بعد از این بزرگواران فرزندان اینان نتوانستند وحدت خود و ملت و ملیتشان را حفظ کنند، اکاسره و قیاصره آمدند و این خاورمیانه را تکه تکه کردند و پیامبرزادهها را آواره کردند، امام علی(ع) در خطبه قاصعه این مطلب را فرمود؛ اگر شما متحد نباشید این نظام آسیب میبیند، اگر ذرهای این نظام آسیب ببیند کسی را باقی نمیگذارند، بر همه واجب است که مواظب زبان و گفتار خود باشیم، کاری که به نظام آسیب میرسد نکنیم، اگر نقدی باشد برای تقویت نظام میتوان آهسته صحبت کرد و در جلبسات خصوصی نقد و راه حلش را بگویید، امام علی(ع) فرمود اگر اختلاف کردید مبادا در اثر این اختلاف به بیگانه راه نشان دهید، در پایان سوره حج فرمود «مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ»یعنی شما دین پدرانتان را بگیرید، بر اثر اختلاف غدیر به سقیقه تبدیل میشود کم کم به خلافت اموی تبدیل میشود و بتشکنی به بتفروشی میرسد.
قال الاستاذ: «بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَن یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّـهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ»، اگر عقل نباشد علم رها است و از علم کاری ساخته نیست، علم نردبان است که اگر به دست یک چاهکن بدهید میرود ته چاه، اما اگر به دست یک مهندس بدهید میرود سقف و خانه را نورانی میکند، عقل نظری زانوی وهم و خیال چموش را عقال میکند، عقل عملی زانوی چموش شهوت و غضب را مهار میکند، آنگاه وهم و خیال و شهوت و غضب عقال میشوند و مزاحم نیستند، علم مانند غذا است، بهترین علم مانند علم حوزه و دانشگاه اگر دستگاه گوارش کسی اشکال داشته باشد، نیز مشکلآفرین میشود، علم هستهای اگر به دستگاه گوارش اسرائیل و آمریکا بیفتد بمب هستهای درمیآورد، اما در دست ایرانی استفاده سالم از آن میبرد، علم حوزه نیز اگر به دست صالح و وارد قلب نورانی شود، علمای بزرگ میپروراند، اما همین علم در دستگاه آلوده شود به وهابیت و بهاییت تبدیل میشود، آنها چهار اصطلاح قرآنی، فقهی و حدیثی یاد گرفتند و در میان اهلسنت وهابیت و در میان شیعیان تبدیل به بهاییت شد.
قال الاستاذ: اگر فکر, برده باشد مکتب در زنجیر باشد هرگز تحویل و تربیت جامعه آزاد ممکن نیست انسان را فکرِ او آزاد میکند ادراک او, اندیشه او و انگیزه او آزاد میکند اندیشه و انگیزه را از مکتب میگیرند اگر مکتب در مدار بسته زنجیری باشد فکرآفرین نیست، فکر مداربسته توان آزاد کردن انسان را ندارد.