قال الاستاذ: دلیل کسی که خودکشی میکند این است که این فطرت در اغراض و غرایز دفن میشود و انسان صدای فطرت را دیگر نمیشنود، دسیسه این است که انسان چیزی را در خاک قرار دهد و مقداری خاک بر روی آن بریزد، همین معنا اگر تشدید شود و به صورت مبالغه در بیاید میشود « وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا »، انسان گاه فطرت را زنده به گور میکند و صدای او دیگر در نمیآید، یأس از رحمت خدا کفر است، اینکه انسان بگوید دیگر کسی نیست که مشکل من را حل کند این کفر است، اگر انسان از عمل خود مأیوس باشد کفر نیست.
دوشنبه 25 دی توسط : دوستدار آقا
با سلام
تراشیدن سر در سفر حج تمتع حتما باید با تیغ باشد یا با ماشین هم کفایت می کند؟
پاسخ:
باسلام
حلق باماشین هایی که مانند تیغ مو را می تراشد کفایت می کند.
جوادی آملی
11/خرداد/1390
ضمنا تراشیدن سر (یا همان عمل حلق چه توسط تیغ چه توسط ماشین) در نخستین تشرف برای حج تمتع لازم است . پس در عمره مفرده یا حج تمتع برای بار دوم و بیشتر لزومی ندارد و می توان فقط به تقصیر (یعنی چیدن ناخن یا کوتاه کرن مقداری از موی سر وصورت) بسنده کرد.
قال الاستاذ: اینکه مسلمان و غیر مسلمان برای امام حسین علیه السلام حرمت
قائل هستند، برای آن است که وجود مبارکش از صبغهٴ الهی به
انسانیّت بها داد. آن حضرت فرمود ما راهی داریم, هدفی داریم,
ما همهمان اهل یک شهریم ما باید به شهر اصلیمان برگردیم این جهانوطنی,
جهانمیهنی سخنی حق است ، اما آن را در زمان و زمین نباید جستجو کرد چرا که
نه زمان, نه زمین, نه گوشه جغرافیایی هیچ کدام وطن انسان نیست وطن انسان
جایی است که از آنجا آمده است. بیان نورانی سالار شهیدان این است که شما
باید توطین کنید میهنتان را, وطنتان را, کشورتان را دوست داشته باشید اما
شما خاکی نیستید کشورتان خاکی نیست شما از جای بلند آمدید آنجا وطن شماست
باید به همانجا برگردید.
امام فرمود هر کس بخواهد به وطن اصلیاش برگردد باید کربلایی بشود ، با ما
رحلت کند ما مُرتحل میشویم منزل به منزل میرویم نه به کربلا و کوفه برسیم
نه به شام برسیم نه به مکه و مدینه برسیم ؛ ما آمدیم رحلت کنیم به وطن
اصلیمان، زادراه و توشه این راه هم خون جگر است.
قال الاستاذ: « وَمَا هَـٰذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا
إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ» دنیا یا سرگرمی است یا بازی، این بازی کودکی و
جوانی معلوم است، دوران میانسالی و کهنسالی چندان آشکار نیست که بازی
باشد، این تکاثری که میانسالان انجام میدهند بازی است، سالمند هم بازی
دارد، یک سالمند که بخواهد بازی کند
میگوید این قدر موجودی دارم، این قدر قبیله دارم این قدر عشیره دارم، بازی
انسان هشتاد ساله با بازی انسان چهل ساله فرق میکند.
دنیا
متجر(محل تجارت) اولیا است، منظور از دنیا آسمان و اهلش نیستند، زمین و
اهلش نیستند، اینها موجودات الهی هستند و تکوینیات هستند، دنیا این است که
من باید جلو بیفتم، من باید این میز
را داشته باشم، من باید به این پست برسم، یکی از کارهای ائمه(ع) دنیاشناسی
است، هرجا سخن از من شد، ابلیس به میان میآمد، این أنا خیر و نحن خیر حرف
شیطان است، تمام حرف شیطان هم همین است، این همه فرشتگان هستند
اما نزاعی ندارند اما در میان جن و انس درگیری وجود دارد، مردان الهی نه
خود به طرف بازی میروند و نه گرد بازی به دامان ایشان مینشیند، این فرد
در زندگی راحت است و خداوند از این گروه به عظمت یاد کرد.
قال الاستاذ:
وقتی که انسان با دیگری زندگی میکند باید فرهنگ, زبان, زمان و خصوصیت آنها
را بداند و تعامل متقابل داشته باشد یعنی نه زیر سلطه برود نه داعی داشته
باشد آنها را زیر سلطه ببرد و ما اگر ندانیم در جهان چه میگذرد و بخواهیم
در یک گوشه زندگی کنیم این انزوای نامقبول است.
تاکنون نظام اسلامی به فکر تقریب بین انسانها نیفتاده است در حالی که دین
برای همه انسانها برنامه دارد. این بیان نورانی سیّدالشهداء(سلام الله
علیه) در قتلگاه که فرمود: «إن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد
فکونوا أحراراً فی دنیاکم» این مصیت و روضه و گریه نیست این حرف دیپلماسی
جهانی است؛ فرمود اگر اسلام را قبول ندارید انسان که هستید، ما یک اصول
مشترک انسانی داریم.
قوانین حقوق بشر ساخته یک گروه مخصوص است و اصلاً پایه علمی ندارد. یعنی مواد حقوقی را از مبانی میگیرند مبانی را از فکر, عادت ها و آداب خودشان میگیرند. و اینگونه است که روزی میبینید ایران را محور شرارت و حامی تروریست ها قرار میدهند چون میگوید ما زیر بار ظلم نمیرویم و در همان زمان تروریست منافق را مدافع حقوق بشر معرفی می کنند!!
(بخشی از سخنان حضرت استاد در دیدار با سخنگوی وزارت خارجه)
قال الاستاذ: « الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ
یَتَوَکَّلُونَ» معنی توکل این نیست که انسان بخشی از کارش را خود انجام
دهد و بخش دیگری را به خدا واگذار کند، انسان خداوند را وکیل میگیرد و او
نیروی اجرایی وکیل میشود آنگاه خداوند او را در تمام مراحل راهنمایی
میکند که چگونه کار را انجام دهد، همچنین معنای توکل این نیست که انسان
امور را واگذار به خداوند کند و خود هیچ کاری انجام ندهد.
« وَکَأَیِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّـهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» این
همه پرندگانی که در عالم زندگی میکنند هیچکدام اهل پسانداز نیستند،
موشها و مورچهها ذخیره میکنند اما میلیاردها پرنده در عالم هست که
هیچکدام روزی خود را ذخیره نمیکنند، اینها از جایی به جای دیگر
حرکت میکنند، همان خدایی که این پرنده را اداره میکرد در سفر هم اداره
میکند، خداوند پرندگان را راهنمایی و تأمین میکند، همین آیه وسیله مهاجرت
بسیاری از مهاجران شد، برخی به مدینه رفتند.
قال الاستاذ: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» برخی به این آیه و آیات مشابه همین مضمون تمسک کردند که کثرتگرایی و پلورالیسم صحیح است، در حالی که در همین سوره (سوره بقره)در آیه 136 این مطلب را معلوم کرد، ایمان معلوم است، عمل صالح در فرهنگ قرآن عبارت است از عملی که مطابق با حجت عصر باشد، نماز با همه فضیلتش اگر الان به سمت قدس خوانده شود دیگر عمل صالح نیست، عملی صالح است که مطابق دستور پیامبر آن عصر باشد، اینگونه نیست که اگر کسی مطابق عمل پیامبر عصر گذشته و منسوخ عمل کند، صالح نیست.