به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

محتوای عید فطر

قال الاستاذ: پیام عید بزرگ فطر احیای تفکر الهی واماته تخیل الحادی از یک سو ، فراز توحید وفرود شرک از سوی دیگر و رویش حق وریزش باطل وسرانجام حیات عدل وآزادی وممات ظلم وبرده گی از سوی سوم است. الحاد و شرک و ظلم و برده گی نه با نظام هستی هماهنگ است و نه با هویت انسانی هم آوا.

استفتا (قرض)

با سلام خدمت شما و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
خسته نباشید
---------------------
به جای پول سکه می‌شود غرض گرفت (منظورم این است که از آنجایی که قیمت سکه ثابت نیست می‌تواند غرض داده شود یا گرفته شود) ؟
---------------------
با تشکر

*******************************************************************
با سلام.
بله می شود. واشکالی ندارد. (یعنی شخصی مثلا یک سکه از شخص دیگری قرض می کند و  بعدا  یک سکه او را پس میدهد.)

در دستگاه قضایی کارمزد حلال است حقوق حرام

قال الاستاذ: قاضی نمی تواند اجیر دستگاه باشد قاضی جزء مرتزقه است در کتابهای فقهی از قضات به  عنوان مرتزقه یاد می کنند امام جمعه، موٴذن، مسئول بیت المال اینها جزء مرتزقه اند حقوق ندارند. قاضی مثل مهندس نیست، مثل کشاورز نیست، مثل راه و ساختمان ساز نیست قاضی از طرف امام حکم امام را به مردم می رساند همان طوری که امام جمعه هنگام ایراد کردن خطبه ­ها پشت به قبله است تا مردم رو به قبله باشند می گویند مستحب است در جلسهٴ قضا، قاضی پشت به قبله باشد تا متخاصمان رو به قبله باشند قضا چیز دیگری است برخیها خیال می کنند اینها مثل سایر کارمندان ­اند و اجیر دولت اند.

 در بانکداری می گویند کارمزد حلال است، بقیه حرام است؛ در دستگاه قضایی کارمزد حلال است حقوق حرام. بیت المال باید اینها را تأمین کند اینکه مهندس نیست اینکه دامدار نیست. حالا شما که استادید تدریس می کنید خب می توانید حقوق بگیرید مربوط به شما نیست شما کار قضایی ندارید امّا آن که پرونده در دستش است جزء مرتزقین بیت المال است اینقدر دستگاه قضا محترم است.

آب حیات

قال الاستاذ: انسان کامل وخلیفه تام ومعصوم خدا چونان امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه افضل صلوات المصلین) میزان عقیده ، اخلاق واعمال دیگران است ؛ چنانکه از حضرت امام صادق (علیه السلام) در زیارت علی بن ابی طالب(علیه السلام) چنین نقل شده: { السلام علی میزان الاعمال ومقلب الاحوال وسیف ذی الجلال}   سیرت وسنت علوی(علیه السلام) همان آب حیاتی است که خضر هر عصری در مدار آن می گردد و در معاد به صورت کوثر ظهور می کند.

زیارت جمیل محض

قال الاستاذ:علی بن ابی طالب (علیه السلام) که خود عمود دین است ، نماز را که مصداق دیگری از عمود دین است ، شهود الهی و زیارت معبود می داند . کسی که به زیارت جمیل محض نایل می شود ، هرگز خود را نمی بیند؛ چه رسد به شهود خود.   قهراً موجودات دیگر در منظر او در محاقند. چنین عارف شاهدی نه سوداگرانه خدا را می پرستد و نه بردگانه او را عبادت میکند ؛ بلکه آزادانه وی را می پرستد به طوری که نه تنها  از هرچه رنگ (تعلق) دارد آزاد است بلکه از هر چه صبغه (تعین) دارد حر است.

تشابه ثروت کشور وخون کشور

قال الاستاذ: ما دو وظیفهٴ رسمی داریم: یکی حفظ دینمان که اساس کارش قرآن کریم است؛ یکی حفظ نظام ما که مرهون دین است. دربارهٴ دین خب عقلانیت دین را، معارف قرآن را، معارف وحیانی اهل‌بیت (علیهم السلام) را، باید خوب تبیین کنیم، بعد باور کنیم، بعد متخلّق شویم، بعد عمل کنیم. بعد از این مراحل چهارگانه، قدرت انتشار داشته باشیم؛ وقتی بعد از مراحل چهارگانه منتشر کردیم نتیجه‌اش همان بیداری اسلامی خاورمیانه است.

 قسمت دوم، ادارهٴ این مملکت است. این مملکت همه چیز دارد امّا بعضاً گرفتار فقر است و انسان فقیر را همیشه با موعظه و نصیحت و حفظ قرآن نمی‌شود اداره کرد.

مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) در جلد پنجم کافی در کتاب المعیشه از وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل می‌کند که فرمود «اللهم بارِک لنا فی الخبز و لا تُفرِّق بینَنا و بینَه فلولا الخبزُ ما صُمْنا و لا صَلَّیْنا و لا أدَّیْنَا فرائضَ ربِّنا عزّوجلّ»  عرض کرد خدایا! بین ما و نان ما جدایی نینداز   ـ «خبز» یعنی نان که مقصود کنایه از همان اقتصاد مملکت است

معنایش این نیست که آدم نان داشته باشد، ولی هزینهٴ تحصیلی بچه نداشته باشد، اینکه نیست. وقتی گفتند نان مملکت یعنی اقتصاد مملکت. ـ عرض کرد خدایا! بین ملّت ما و نان آنها جدایی نینداز و اگر ـ خدای ناکرده ـ بین ملّت و نان آنها یعنی اقتصاد جدایی افتاد دینداری مردم مشکل است. بنابراین اگر ـ خدای ناکرده ـ این بیکاری و فقر از درصد خاصی بگذرد دیگر کنترلش مشکل می‌شود. برای این کار هم دین برنامه دارد:

اساس کار این است که ذات اقدس الهی فرمود ثروت مملکت به مثابه خون مملکت است (این یک اصل)
این خون باید در تمام اعضا و جوارح و رگها جاری باشد (این دو)
حالا بعضیها رگ بزرگ بعضی‌ها رگهای مویی و مانند اینها به تمام این قسمت‌ها باید خون برسد و جاری باشد و اگر به عضوی خون نرسد می‌شود فلج.
در قرآن کریم سورهٴ مبارکهٴ «حشر» فرمود اقتصاد مملکت، ثروت مملکت، خونی است که باید در عروق مملکت جاری باشد.