حضور حضرت استاد در محل قربانی کردن گوسفند در بیت معظم له.
(تصویر مربوط به سالهای قبل است)
کمترین درجه حج و مکه مال کسی است که با هواپیما میرود و در هتل ساکن میشود و از اینها معلوم نیست کاری ساخته باشد، از کسانی کار ساخته است که پیاده و پابرهنه و اتوبوسسوارها و مینیبوسسوارها هستند، به ابراهیم فرمود اینها بیایند، «وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ»
خدا در برابر اغنیا تعبیر تندی کرد و فرمود « وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا» اما به حضرت ابراهیم(ع) فرمود بگو که آنها که پابرهنه هستند و سوار شتر و اسب لاغر هستند بیایند، تا بشود قیام برای مردم، قیام برای مردم مال هتلنشین نیست، مگر استثنا، بلکه مال مردم پابرهنه است، اگر برائت از صهیونیست و تکفیریها است، پابرهنهها میتوانند انجام دهند.
همه باید درک کنند که امروز در عرفات تنها سخن از مشرکین نیست، بلکه از شرک و نفاق، صهیونیست، سلفی و تکفیری از همه اینها باید برائت جست و اینها برای اسلام و مؤمنان خطر هستند و به مشرکان بهانه میدهند، الان سوریه و جاهای دیگر این طور است به این دلیل که تکفیری آنها را به این جا کشانده است، تا صدا از کعبه بلند نشود، صدا به جایی نمیرسد، مکه را باید دریافت، این پیادهها و پابرهنهها را باید دریافت، آن محدودههای میقات تا مسعی و مروه را باید توسعه داد تا همه بیایند.
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ» خدای متعال انسان را به اصول سهگانه دعوت میکند، میفرماید به مردم بگو که من مردم را به یک چیز موعظه میکنم، این موعظه با سخنرانی و سخندانی تفاوت دارد، اگر فرد توانایی عرضه داشت و مخاطب خود را جذب به سوی خدا کرد، آن موعظه است، خداوند واعظ است، پیامبر(ص) واعظ است، اینکه میبینید سخنرانیهای ما کم اثر دارد، برای این است که ما یک چیزی را حفظ کردیم و برای مردم میخوانیم، این همه افراد که در بدر، حنین و خیبر جانفشانی کردند، سابقه بتپرستی داشتند و پیامبر(ص) آنان را جذب کرد، میفرماید بگو من شما را جذب میکنم به سوی خدا و آن رعایت اصول سهگانه است، اول اینکه بدانید خدایی هست و فکر کنید که با او باید چه رابطهای داشته باشد.
بسیاری از بزرگان ما قبل از اینکه مطالعه کنند، فکر میکردند، کتابخانه امام خمینی(ره) و مرحوم علامه طباطبایی زیاد نبود، آنان پیش از مطالعه فکر میکردند، این طور نیست که انسان همینطور که وارد منزل شد، کتاب را باز کند و شروع به خواندن آن بکند.
یک وقت انسان عوام است که آن بحث دیگری است، اما یک وقت انسان محقق درسخوانده است، محقق درسخوانده تعاملی با کتاب دارد، یک مقدار فکر میکند، با فکر خود و عرضه خود سراغ کتاب میرود و با مؤلف گفتوگو میکند و آن گاه عالم میشود، نه عوام درسخوانده، اگر کسی که عوام بود و درس خواند عالم نمیشود، عالم کسی است که فکر کند و با صاحب کتاب تعامل کند، اگر محقق شد، میتواند خودش کتاب بنویسد و نوآوری داشته باشد، این میشود چشمه که اگر این کار را بکند، چشمههای حکمت از درونش میجوشد.
«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»
اگر کسی مؤمن باشد و انفاق کند خداوند مال انفاق شده را برای وی جایگزین میکند، بر همین اساس انفاق مانند نهر روان است، وجود مبارک امام جواد(ع) فرمود اگر کسی باور کرد که صدقه دادن و انجام وظیفه همان آن و همان لحظه خدا جایش را پر میکند، دستش در صدقه دادن باز است، منتها ممکن است انسان بعدها بفهمد، خدای متعال فرمود «إن مع العسر یسرا»، یعنی در حقیقت در درون هر سختی آسانی نهفته است، عسر معرفه است اما یسر دوباره آمده و هر بار نکره، یعنی عسر یکی است اما یسر دو برابر، ما یا باور نکردیم یا سختمان است که تحمل کنیم.
سعه و ضیق رزق به دست دیگری است،
اگر انسان چیزی را در راه خداوند انفاق کند، خداوند فورا جای آن را پر
میکند و او خیرالرازقین است و میداند کی بدهد، چگونه بدهد؟ چه اندازه
بدهد، چه حالتی بدهد، خدا باالقول المطلق خیرالرازقین است و از دیگران هم کاری ساخته نیست.
* در سفر رئیس جمهور ایران به سازمان ملل، رئیس جمهوری ایران در سازمان ملل یک سر و گردن از رئیس جمهور آمریکا بالاتر بود و این به برکت اقتدار جمهوری اسلامی است که حاصل خون شهدا و مجاهدتهای امام راحل است.
* اصل ضرورت احترام و ادب به دیگران به ویژه در عرصه بین الملل در سخنرانی رییس جمهور در سازمان ملل رعایت شد.
* رییس جمهور در تماس تلفنی کاخ سفید نیز با نهایت
سربلندی پاسخ رییس جمهور آمریکا را داد.
* دانشگاه را دانش می سازد و تا دانش اسلامی نشود
دانشگاه اسلامی نخواهد شد.
* اینکه تنها به رعایت احکام شرعی و انجام عبادات از
سوی دانشجویان بسنده کنیم چون این امر فقط به مسلمان پروری کمک میکند و به اسلامی
شدن علوم کمکی نمیکند.
* آنچه ما را در انقلاب و دوران دفاع مقدس پیروز کرد تمسک جستن به اسلام و مکتب تشیع بود.