به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

وقتی علوفه وارد می کنیم ..... ، / اقتصاد صدقه ای.....

قال الاستاذ:

همانطور که شریعت اسلامی ستونی دارد که «الصلاة عمود الدین»، همانطور سیاست اسلامی ستونی دارد؛ مردم, ستون سیاست‌اند، مردم, ستون مملکت‌اند، امام علی علیه السلام فرمود ستون دین و سیاست دین, مردم‌اند.

با مردم درست سخن بگوییم، نیاز مردم را تشخیص بدهیم و نیاز مردم را برابر با فهم و شعور آنها به آنها بدهیم (یک) و کار مردم را به دست مردم بدهیم (دو) مردم را کمیته امدادی اداره نکنیم (سه) مردم با آزادی می‌خواهند زندگی کنند با کرامت زندگی کنند نه با صدقه، کاری که از دست مردم می‌آید از آنها کمک بگیریم، نگوییم ما برای آنها کار می‌کنیم بگوییم شما چه کار دارید، ما پیشنهاد می‌دهیم شما پیشنهاد بدهید با هم کار بکنیم. مردم آبرو می‌خواهند حیثیت می‌خواهند حرمت می‌خواهند کریمانه اداره کردن, حرمت هر کسی را داشتن, با آبرو مردم را تأمین کردن, صدقه ندادن این مردم را بالا می‌آورد.


ما به لطف الهی در کشوری زندگی می‌کنیم که هم از نظر مسائل کشاورزی چهار فصل است، دریا داریم، جنگل داریم، معادن‌ داریم، ما یک صدم جمعیت دنیا هستیم ولی یازده درصد منابع در دست ماست، ما هزارها هکتار زمین‌های آماده تحت کشت داریم که باران دارد ابر دارد زمین نرم است کنار دریاست ولی علوفه که انرژی هسته‌ای نیست علوفه را هم داریم وارد می‌کنیم! به لطف الهی ما همه چیز داریم، حالا که همه چیز داریم نباید نگران چیزی باشیم.


چرا دانشجویان، این هنرمندان، این عزیزان، این متفکّران نباید صاحب‌نظر باشند و مشکلات نسل خودشان را حل بکنند؟ منتظر شغل‌اند نباید این طور باشد، بیکارند نباید این طور باشد؛ تجربه نشان داده که کشور را یا زهرا، یاحسین و حسینیه ها هستند که در روز خطر حفظ می کند، مردمی که معتقد به شهادت‌اند این کشور را حفظ می‌کنند.

طریقه یاری خداوند با اولاد

قال الاستاذ:


 * قرآن می‌فرماید اگر راه راست را پیش گرفتید و به بیراهه نرفتید خداوند شما را با اولاد یاری می‌کند،‌ طریقه استفاده از این مدد استغفار است.
*  آباد کردن زمین به داشتن فرزند صالح و سالم است،‌ این مطالبه خدا از ما است که راه آن نیز برای ما مشخص است. 
 * اگر زن نتواند سکینت جامعه را تأمین کند، رسالت الهی خود را انجام نداده است.

خلیف

قال الاستاذ:
موضوع بحث انسان‌پروری، خلیفه‌اللهی است، حرمتی که قرآن برای انسان قائل شد این بود که گفت می‌خواهم خلیفه تعیین کنم و نفرمود می‌خواهم «خلیف» تعیین کنم؛ این «ه» مربوط به تانیث نیست، «ه» مبالغه است مانند علامه یعنی باید خیلی جانشین باشد،‌ البته انبیا و اولیا قله خلافت را دارند و سایر انسان‌ها سایر مراحل خلافت را کسب می‌کنند.

مصحف فاطمه (سلام الله علیها)

قال الاستاذ: وجود مبارک صدیقه کبری(س) مقاماتی دارد که مقدور ما نیست که بفهمیم، مرحوم کلینی نقل می‌کند که جبرییل می‌آمد و حوادث را برای فاطمه زهرا(س) می‌گفت و حضرت برای امام علی(ع) می‌گفت و امام علی(ع) آن را می‌نوشت و می‌شد مصحف فاطمه، همان طور که حضرت ابراهیم(ع) و موسی(ع) مصحف داشتند، حضرت فاطمه هم مصحف دارد با این تفاوت که شریعت تازه‌ای نیست بلکه اخبار غیبی است.

این واقع مقدور ما نیست که بفهمیم، جبرییل می‌آید، این چه وحی‌ای است که بر غیر نبی و غیر امام می‌آید، بر حجت خدا و معصومه کبری می‌آید، اگر پیامبر و امام حجت است به این دلیل که معصوم است، البته نبوت و امامت مقام برتر است، اگر ما روایتی از صدیقه کبری داشته باشیم بدون تردید طبق آن فتوا می‌دهیم چون که معصوم غیر از حق نمی‌کند، قول حضرت صدیقه کبری به دلیل عصمت حجت است، امام علی(ع) در نهج البلاغه به قول حضرت فاطمه(س) استدلال می‌کند، اگر واقعا کسی هیچ راهی برای نفوذ شیطان و سهو و نسیان و خطا باقی نگذاشت، معصوم می‌شود و قول او حجت است.

هنرمند بین المللی

قال الاستاذ:
رسانه های گروهی و سینماها باید دلیل مردم باشند نه دلاّل؛ بسیاری از این رسانه‌های گروهی، گاهی دلاّلی می‌کنند یعنی می‌بینند چه کسی پول بیشتری می‌دهد چه کسی خدمات بیشتری ارائه می‌کند, این نمی‌تواند جامعه را زنده نگه بدارد اما اگر جامعه را راهنمایی بکند و دلیل باشد، در این صورت حرف‌های متنزّل را می‌زند.
برای اینکه سینماهای ما, هنرهای ما، اسلامی بشود یک سواد درس‌خوانده کامل می‌خواهد یا آدم خودش داشته باشد یا از یک دانشمند یاد بگیرد (یک) بعد از اینکه این را یاد گرفت در عاقله خودش بپروراند (دو) بعد بدهد به متخیّله (سه) بعد خروجی‌اش می‌شود هنر دینی (چهار) می‌شود هنر متنزّل.
هنرمند، یک وقت هنرمند محلّی است یک وقت هنرمند منطقه‌ای است و یک وقت هنرمند بین‌المللی. ما اگر بخواهیم حرف‌هایمان به خارج برسد و با این ماهواره‌ها، با این اینترنت‌ها، مقابله بکنیم باید هنرمند بین‌المللی باشیم نشد, هنرمند منطقه‌ای وگرنه هنرمند محلّی مشکل را حل نمی‌کند.

درمان جامعه

قال الاستاذ: الآن مشکل اساسی جامعه ما بی اخلاقی است، آنچه جامعه را می‌تواند آرام کند مسئله اخلاق است.

خستگی از جنایت

قال الاستاذ: آن‌چه که در جوامع علمی مانده است به برکت تلاش‌های پیامبر(ص) و ائمه(ع) است، حوادث سختی از شرق و غرب به این سرزمین‌ها واقع شد، از شرق مغول‌ها وارد شدند و علما و کتاب‌های بسیاری را سوزاندند، حوزه‌ها را تعطیل کردند، آنان که از اندلس سابق حمله کردند، آن قدر کتاب‌های اسلامی شهرها و عتبات را سوزاندند و ریختند در دجله که تا مدتی رنگ این دجله، رنگ مرکّب بود، الان ما باید شب و روز شاکر نظام اسلامی باشیم، اولین ثواب را امام(ره) و شهدا می‌برند، این خون این قیام اسلام را حفظ کرده است وگرنه نمی‌شد مطالب علمی را عرضه کرد، اگر شما یک مطلب علمی داشته باشید، امروز بگویید فردا در غرب و شرق هست.
جهانیان از بس آلودگی دیدند خسته شدند، این اروپا از بس کشت و از جنایت خسته شد به دنبال دموکراسی رفت، 70 و 80 میلیون را در مدت کوتاهی کشتند، این که سخن از صلح و دموکراسی می‌زنند برای این است که از آدم‌کشی خسته شدند، الان هم دست همه آنان روی ماشه اتم است، اگر جنگ دیگری راه بیفتد، کشته‌های بیشتری بر جای می‌گذارد؛ تنها چیزی که آنان را نجات می‌دهد قرآن و عترت است که شما انسان هستید و انسان باید فرشته‌منش زندگی کند، آن‌هایی که از اول دم از دموکراسی زدند رهبران الهی بودند، اما آن‌که از بس کشت و کشت و خسته شد و بعد دم از دموکراسی زد، اروپا بود.

جنگ با خدا

قال الاستاذ: مگر تامه مرگ چیز آسانی است، انسان یک بیماری می‌گیرد و در اثر سختی‌های بیماری بسیاری از چیزها را فراموش می‌کند، این بدیهیات دین باید برای انسان ملکه شود، برای این است که این ملکه شود و از یادمان نرود سفارش تکرار کردن آن را به ما داده‌اند، در نماز در تشهد یاد اهل‌بیت(ع)، نمازهای پنج‌گانه بدیهیات دین را تکرار می‌کنیم، بدیهی‌ترین بدیهیات اسلام را در قبر از ما سؤال می‌کنند، خیلی‌ها یادشان نیست، برخی‌ها بعد از مدت‌های عذاب می‌گویند، تازه می‌فهمند که پیامبر من کسی است که قرآن بر او نازل شد.

 ما همچون نبردی مانند مرگ را در پیش داریم، گناه جنگ با خدا است، مخصوصا ین امر برای مسؤولان قابل توجه است، زیرا آنان کسانی هستند که باید حقوق مردم را استیفا کنند، زیرا وقتی که امام علی(ع) عهدنامه مالک را نوشت، مالک دارای مسؤولیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود، از ما از شکیات نماز و از تعداد رکعت‌های نماز ظهر نمی‌پرسند، نماز صبح چند رکعت است و نماز ظهر چند رکعت است نمی‌پرسند، می‌پرسند دین شما چیست، این بدیهی‌ترین سؤال ها است، این که در تلقین این موارد را تذکر می‌دهند برای این‌که از یادش رفته است، یادش بیاید.