قال الاستاذ: یک حیوان داریم که در عرض (مفهوم) انسان است، یک حیوانی داریم که در طول انسانیت است، یعنی انسانی است که حیوان شده است، اگر معذبان در آتش که واقعا حیوان باشند عذابی نمیکشند، اما آنان انسانی هستند که حیوان شدهاند، لذا کاملا میفهمد و خجالت میکشد و دیگران او را میشناسند، این چنین نیست که یک حیوانی بشود در عرض انسان، او حیوانی در طول انسان است زیرا او انسانی است که تمام انسانیتاش را در راه حیوان بودن صرف کرده و حیوان کامل شده است، اگر کسی حیوان باشد که در روز قیامت خجالتی ندارد، اما انسان حیوانشده خجالت میکشد که میفهمد انسان است که به این صورت درآمده است، بنابراین اگر کسی خواست برای انسان دینی درست کند باید هویتشناس باشد، انسان را بشناسد که از کجا میرود و به کجا میآید.