من صفحهای ندیدم که در آن نباشد «بسم الله الرحمن الرحیم یا صاحب الزمان ادرکنی»!«یا ابوالفضل ادرکنی»!
........... مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی(رضوان الله تعالی علیه) ایشان در درس فقه میفرمودند: ـ مستحضرید مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی؛ هم مرحوم آقا ضیاء در اجازه تقریرشان نوشته «کهف المجتهدین العظام» و هم مرحوم آقای نائینی در اجازه اجتهاد او نوشته: «صفوة المجتهدین العظام». تقریرات مکاسب مرحوم آقای نائینی که «جامعه مدرّسین» چاپ کردند این تقریظ هست. حرف مرحوم آقای نائینی درباره ایشان این است که «صفوة المجتهدین العظام». عظمت او هم در فقه اکبر بود و هم در فقه اصغر. فقه اصغرش همین بود که ده ـ دوازده جلد شرح عروه نوشت که خدا غریق رحمت کند مرحوم آقای خوانساری را که از مفاخر شیعه بود گاهی قبل از اینکه خودشان این جامع المدارک را مرقوم بفرمایند، این مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی را میآوردند در مجلس درس و از روی آن میخواندند. قداست او، فهم او، دیانت او، حکمت او، عقل او، فضیلت او، زهد او کاری کرد که مرحوم آقای خوانساری او را باور کرد. ما اولین سال درسمان درس ایشان بود. جزوه نویسی را از ایشان یاد گرفتیم؛ یعنی جزوه را از ایشان میگرفتیم و مینوشتیم که بفهمیم که چطور میشود جزوه نوشت. کاری که این بزرگان دارند اصلاً برای ما قصه است! من دیدم که این پیرمرد این جزوه را مینویسد و بعد به ما هم مرحمت کرد که ما جزوه نویسی را از روی این بنویسیم تا یاد بگیریم که چگونه میشود جزوه نوشت. در تمام صفحات این جزوه نورانی نوشته بود: «بسم الله الرحمن الرحیم یا صاحب الزمان ادرکنی»! ما که کتاب مینویسیم اول آن یک «بسم الله الرحمن الرحیم» مینویسیم، اینطور است! من صفحهای ندیدم که در آن نباشد «بسم الله الرحمن الرحیم یا صاحب الزمان ادرکنی»! مرحوم سعید العلمای بابلی که با شیخ انصاری شاگرد شریف العلماء بودند، یک تقریراتی از اصول به ایشان منسوب است و بدست ما رسیده است، این تقریرات هم هنوز هست، نمیدانم چاپ شده یا نشده است؟! تقریرات اصول مرحوم سعید العلما همبحث و همدوره شیخ انصاری که پیش شریف العلما درس میخواند. شریف العلما کسی است که مرحوم شیخ انصاری در رسائل در ده یا یازده جا فرمایش و مبانی ایشان را نقل میکنند «قال استادی الشریف». از صاحب جواهر به عنوان استاد یاد نمیکند؛ ولی از شریف العلما به عنوان استاد یاد میکند. مرحوم سعید العلما در این تقریراتشان در بخشهای وسیعی از حاشیه این تقریرات نوشته است: «یا ابوالفضل ادرکنی»! اینها باور کردند که اینها مجرای فیضاند، وسیله فیضاند این همه نور! الآن ما دنبال شمس و قمر برای چه میگردیم؟! ما هزارها فایده را از ماه میگیریم، هزارها فایده را از شمس و قمر میگیریم. ـ معاذالله ـ مگر ما شمسپرستیم؟! یا قمرپرستیم؟! این فیض را ذات أقدس الهی به اینها داد و ما هم از اینها فیض میگیریم؟ علی و اولاد علی که هزارها مرتبه از شمس و قمر بالاترند. ما اینها را باور نکردیم! او فقیه نامآوری است! مرجعی است! «یا ابوالفضل ادرکنی»! ما فقط برای اشک و مصیبت و اینها میخواهیم، آن مقامات اینها را کنار میگذاریم. غرض این است که مرحوم محقق جزء آن فقهای کمنام و گمنام شیعه است ـ.بخشی از سخنان حضرت استاد در درس خارج فقه 22 مهر1396
شنبه 27 آبان 1396 ساعت 07:59