قال الاستاذ: جریان جشنِ تکلیف از افتخارات سیّدبنطاووس
است. سیّدبنطاووس جشن تکلیف را به عنوان ابتکاری نوآور داشت و آن نوآوری
این بود که وقتی پانزده سالش تمام شد وارد سال شانزدهم شد ، گفت باید شاکر
باشم که تا دیروز لایق محضر الهی نبودم که خدا با من سخن بگوید من جزء "یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا" باشم ،چیزی از من بخواهد به من فرمان بدهد و
من اطاعت کنم اما امروز که اوّلین روز تکلیف من است یعنی به شانزده سالگی
رسیدم پانزده سالگی تمام شد الآن لایق شدم که خدا به من فرمان بدهد بگوید
فلان کار را بکن من بگویم چشم ، چون نمردم و به حدّی رسیدم که خدای سبحان
به من دستور میدهد با من حرف میزند مرا مخاطب قرار میدهد این روز عید من
است. لذا جشنی گرفت و از عدّهای دعوت کرد، پذیرایی کرده و شیرینی داد ، مردم گفتند چه جشنی است؟ گفت جشن تشریف
است نه تکلیف من مشرّف شدم نه مکلّف چون کُلفتی نیست ، شرافت است ما
میگوییم شخص مکلّف شد این را کلفت و رنج میدانیم ولی او میگوید من مشرّف
شدم شرافت است.