قال الاستاذ:
اگر کسی اهل حوزه و دانشگاه است تا نفس میکشد باید با کتاب باشد به مقداری
که خب استراحت میکند و غذا میخورد، وقت زاید را صرف بکند، این فیلم را
نگاه بکند، آن روزنامه را بخواند، آن مجلس را گوش بدهد، مگر انسان ظرفیتش
چقدر است. این آقایانی که بحثهای حوزوی را دیدند مثالی مرحوم آخوند در
کفایه و امثال کفایه سایر اصولیین دارند میگویند: این درخت بالأخره یک
مقدار آب میخواهد شما اگر آب شور ریختید دیگر این درخت آب جذب نمیکند آن
آب شور هم که جذب کرده باعث رشد این درخت نیست؛ کسی تشنه است، حالا آب شور
خورده این آب شور آن دستگاهش را پر کرده ولی عطش او را برطرف نکرده که این
نه میتواند دوباره آب بخورد چون ظرفیت ندارد نه عطشش دفع شده است برای
اینکه بیجا پر کرده. این ذهن و مغز هم همین طور است شما با هر فیلم با هر
سینما با هر سریال با هر نوشتهای این ذهن را پر بکنید از همین حرفهای عادی
این دیگر جا برای مطالب علمی نیست. مقدار ضرورتی که لازم است انسان در
شرایط و وضع کشور باخبر باشد. اینها را باید حوزوی و دانشگاهی و سایر افراد
بدانند.