قال الاستاذ: اخلاق سهم تعیینکننده دارد در کیفیت استجابت دعا چرا؟ برای اینکه معیار استجابت, اضطرار داعی است ﴿أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ﴾ گرچه هر موجودی از خدا سؤال میکند و هر لحظه فیض دریافت میکند ﴿یَسئَلُهُ مَن فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ﴾همگان سؤال میکنند فیض او هم دائمی است اما چه سؤال میکنند چه چیزی میگیرند چه چیزی نصیب آنها میشود مهم است. اخلاق سهم تعیینکننده در دو چیز دارد یکی اینکه به انسان میفهماند از خدا چه بخواهد یکی اینکه به انسان میفهماند چطور بخواهد گفتند چیزی بخواهید که بماند و میماند و با شماست و شما را یاری میکند و همراهی میکند
برخی از امور است که ما آن را رها میکنیم آن ما را رها نمیکند همین تعلّقات مالی است معنای مرگ این نیست که آن پزشک معالج گواهی دفن بدهد این یک مرگ طبّی است که انسان را دفن میکنند معنای مرگ, انتقال از دنیا به برزخ است ولی این انتقال کار آسانی نیست هر کسی به آسانی وارد برزخ نمیشود اینکه میگویند سَکَرات الموت فشار جان دادن ناظر به همین بخش است مشکل ما در حال مرگ این است که ما این مواد را رها میکنیم ولی تعلّق به این مواد ما را رها نمیکند درد ما از اینجا شروع میشود چرا یک معتاد را گرفتند دردش شروع میشود برای اینکه متعلَّق عادت را از او میگیرند (یک) تعلّق همچنان باقی است (دو) تعلّق بدون متعلَّق دردآور است (سه) ما که میمیریم همه مواد را از ما میگیرند (یک) تعلّق مانده است (دو) تعلّق بدون متعلَّق, فشارآور و دردآور است این همان فشار جان دادن است (سه) اخلاق کاری که میکند میگوید آنچه جزء لوازم زندگی است تهیّه کن ولی متعلّق به آنها نباش آنها را به دل راه نده آنها زینت شما نیستند کلّ آنچه در زمین است زینت زمین است ﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا﴾نه «لکم» اگر باغ است اگر راغ است و اگر خانه است و اگر فرش است و اگر اتومبیل است همه اینها زینةالأرض است نه زینةالإنسان ﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا﴾ نه «لکم» آنکه در سورهٴ مبارکهٴ حجرات است مشخص کرد فرمود: ﴿حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ﴾این زینتِ جان شماست جمال جان شماست جلال جان شماست با شما هم هست شما را آبرومند میکند پس زینةالأرض مشخص است زینةالسماء هم مشخص شد اگر کسی به این فکر بود که به زیر آورد چرخ نیلوفری را بر فرض با سفینهها وارد کرات دیگر شد این ستارهها را هم تسخیر کرد باز زینت انسان این ستاره و شمس و قمر نیست فرمود: ﴿إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ﴾اینها زینةالسماء هستند نه زینةالانسان, زینت انسان همان حقیقتِ ادراک و علم و معرفت و ایمان است که با اوست ﴿حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ﴾
اخلاق این چیزها را به آدم میفهماند آدم راحت زندگی میکند و راحت هم میمیرد هیچ لذّتی برای مؤمن به اندازه لذّت مرگ نیست هیچ! در آن حال ائمه را میبیند ما که الآن تمام افتخارمان این است که مثلاً ضریح مطهّر سیّدالشهداء را ببوسیم اگر خود حضرت را زیارت بکنیم چه میشود هیچ یعنی هیچ به نحو سالبه کلیه هیچ لذّتی برای مؤمن به اندازه لذّت مرگ نیست اخلاق کارش این است به آدم میگوید چیزی که تو را رها میکند و اگر تو به او دل ببندی او تو را رها نمیکند به عذاب الیم گرفتار میکند رهایش کن به مقداری که آبرو تأمین بشود خب تأمین میکنی ولی دل نبند شما وقتی برای حج و عمره و امثال ذلک به سرزمین وحی میروید بالأخره در مسافرخانهای زندگی میکنیم این مسافرخانه را در حدّ مسافرخانه میشناسید نه بیش از آن, اگر به ما گفتند دنیا مسافرخانه است یعنی همین آن وقت آدم راحت زندگی میکند.