قال الاستاذ: دین به ما امر کرده، مواظب قلمت، بنان و بیانت باش درست حرف بزن وقتی که آدم حرفی را میتواند درست بزند چرا دعواخیز باشد ﴿قُل لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ﴾ فرمود به بندگان من بگو درست حرف بزنید ﴿إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ﴾ دو گونه میشود حرف زد دو گونه میشود گفت دو گونه میشود برخورد کرد اگر آدم سلیمانه و حلیمانه و صابرانه برخورد کند طرف را نرمتر میکند و بدون مشکل، مشکل حل میشود فرمود: ﴿وَقُل لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ﴾ نَزغ میکند نزغ این است که الآن که اتومبیل است ولی قبلاً که اسب و استر و اینها بود این چهارپادار برای اینکه این حمار بیشتر و سریعتر حرکت کند سیخی به او میزد این سیخ زدن را میگویند نزغ، شیطان نزغ میکند ﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ چرا نزغ میکند؟ برای اینکه او برابر سورهٴ مبارکهٴ اسراء گفت من سواری میخواهم ﴿لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ﴾ «اِحْتَنَک» که باب افتعال است یعنی حنک و تحت حنک مرکوب خود را گرفته به این سوارکار میگویند «احتنک الفرس» یعنی حنک، تحت حنک، افسار، دهنه اسب دستِ این سوارکار است شیطان گفت من سواری میخواهم من حنک و تحت حنک اینها را میگیرم خب برای اینکه زودتر برود تندتر برود سیخ میزند ﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ بنابراین انسان یا از راه درس و بحث یا برهان یا راه مشاهده و وجدان تا نسیم الهی را در او نوزد و احساس نکند این پشت پرده است ماورای پرده را نمیبیند این مستور است اگر فرمود: «إن لله فی أیّام دهرکم نفحات علی فتعرّضوا لها و لا تُعرضوا عنها» این است خب نسیم که باید بوزد الاّ ولابد باید پرده کنار برود این پرده را یا با دست به تعبیر گلشن راز یا با لطف الهی یا بادی میآید این پرده را کنار میزند ما از آن ماورای آن پرده بهرهبرداری میکنیم یا با دست خودمان یا با دست یا با فیض که دست هم باز به افاضه الهی است دعا از هر دو نظر سهمی دارد.