به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

در حج اول چه از خداوند متعال بخواهیم؟

قال الاستاذ:

 
خدا، هم از گذشته‏ های شما می‏گذرد: (واللهُ غَفورٌ حَلیم) و هم از بی‏ حوصلگی‏ هایتان، پس او دو تحمل و دو حلم دارد.

در قرآن کریم معمولاً اگر مغفرت کنار (حَلیم) یا (رَحیم) ذکر شود، بر این دو مقدّم است، چون اگر کسی بخواهد مثلاً لباس یا دیواری را خوب رنگ ‏آمیزی کند، نخست لکه‏ گیری و غبارروبی می‏ کند؛ آن‏گاه به آن رنگ و جلا می‏دهد. مغفرت الهی در حکم غبارروبی و لکه ‏گیری است و پس از آن انسان با رحمت صبغه الهی پیدا می‏کند:(ومَن اَحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَة).

اگر صبغه الهی بر انسانی بیاید که مصداق (کَلاّبَل رانَ عَلی‏ قُلوبِهِم ما کانوا یَکسِبون) است، در نهایت، اثر سوء آن خواهد ماند، زیرا ضمّ طیّب به خبیث، طیّب را خبیث می‏گرداند، چون خبیثْ مهلک است نه مستهلک، پس تا مغفرت و لکه‏گیری نباشد و گناهان زدوده نشوند، رحمت الهی تحقق نمی‏یابد.

راز اینکه مستحب است کسی که بار اول به حج و مسجد حرام مشرف می‏شود، از ذات اقدس الهی آمرزش گناهان را بخواهد نیز آن است که فیوضات ضیافت رحمانی وقتی بهره انسان می‏شود که با مغفرت، از گناه پاک و لکه‏ گیری شود؛ آن‏گاه رحمت الهی بر او افاضه می‏شود. در نماز هم راز آوردن جمله السلام علیکم قبل از و رحمة الله و برکاته ـ دعا باشد یا تحیت ـ آن است که نخست باید سلامت قلب، حاصل گردد و پس از سلامت قلب ـ که از بهترین ظرف‏هاست: إنّ هذه القلوب أوعیة فخیرها أوعاهاـ مظروفِ مناسب برای این قلب سالم درخواست می‏شود و این مظروف، همان رحمت الهی است: و رحمة الله و برکاته که در قلب پاک و سالم جای می‏گیرد.

(غَفورٌ حَلیم). حلیم از آن کلمات برجسته عربی است که شاید معادل فارسی نداشته باشد و ناچار باید از دو واژه مرکّب «بردبار» بهره گرفت تا محتوای حلیم را بفهماند. بردبار یعنی کسی که بار مصیبت یا بارهای دیگر را می‏ برد و این بار را به زمین نمی ‏گذارد؛ در عربی کلمه بسیط «حلیم» به همین معنا است. خدا هر باری را که در جهان فرض شود تحمّل می‏کند. او حلم مطلق دارد و همه قدرت‏ها از وی است.