به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

سبیل الله بین خون و مدفوع

قال الاستاذ:

تفسیر سبیل الله در:

درس تفسیر آیت الله جوادی آملی دامت برکاته  5 اسفند 1392 مسجد اعظم قم


سبیل الله زنبور عسل ،  سبیل الله بین مدفوع و خون  (احشام حلال گوشت) ،

سبیل الله دقایق فنی جفت گیری حیوانات  ، سبیل الله فقه و اصول و تفسیر و.... 

 


ما الآن وقتی داریم درباره قرآ‌ن و درباره فقه بحث می‌کنیم اینها همه «سبیل الله» است، ما اگر بخواهیم راه خدا را طی کنیم که فرمود صراط مستقیم هست و ما هم از خدا می‌خواهیم ﴿اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ﴾،  می‌خواهیم این صراط مستقیم را بشناسیم چه کار می‌کنیم؟ با آیات و روایات و به کمک عقل می‌فهمیم که خدای سبحان چه چیزی را دستور داد، چه چیزی را حلال کرد و چه چیزی را حرام کرد، اینها «سبیل الله» است. همین «سبیل الله» که در نظام تشریع خدا به وسیله فقه و اصول و تفسیر و حدیث یادمان می‌دهد، همین «سبیل الله» را در نظام تکوین به این موجودات یاد می‌دهد فرمود: ﴿وَ أَوْحی‏ رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ ٭ ثُمَّ کُلی‏ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی‏ سُبُلَ رَبِّکِ﴾  صبح که اینها از کندو بیرون می‌آیند برای اینکه گل‌ها را شناسایی کنند و مواد آن را تغذیه کنند این «سبیل الله» است؛ آن کندوشناس, آ‌ن عسل‌شناس, آن زنبورشناس دارد در «سبیل الله» حرکت می‌کند که بفهمد چگونه این زنبور, عسل را تولید می‌کند.


قبل از همین جریان «سبیل‌اللّه»ی «نحل», جریان دامداری را ذکر کرده است; منتها در آن‌جا «سبیل الله» تعبیر نکرده ـ همه در یک بخش است در سوره مبارکه «نحل» ـ فرمود شما این گوسفندها را می‌بینید, این گاوها را می‌بینید، این دام‌ها را شما می‌بینید یک طرفش «روث» است و یک طرفش «دم», ما بین «روث» و «دم» این «لبن» خالص را تحویل شما می‌دهیم، این‌جا که لوله‌کشی نیست, آن‌جا که جدول‌بندی نیست ﴿مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً این «سبیل الله» است.

اگر کسی بخواهد بحث کند این شیر چگونه تولید می‌شود, خاصیّت این شیر چیست؟ از کجا می‌جوشد؟ در چه راه باید صرف شود؟ این درباره «سبیل الله» دارد بحث می‌کند. حالا خیلی از حیوانات‌ هستند که اگر دقیق‌تر از مسئله زنبور عسل نباشند کمتر از این نیست؛

الآن جانورشناسی و جانورشناسان و این دقایق فنّی جفت‌گیری موجودات و اینها را که دارند ذکر می‌کنند اینها «محیّرالعقول» است; منتها چون درباره عسل چون پایانش دیگر ﴿شِفاءٌ لِلنَّاسِ است از این جهت درباره «نحل» یاد کرده است. چیزی در عالم نیست که «سبیل الله» نباشد، فرمود: ﴿فَاسْلُکی‏ سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً﴾، پس این زنبور که از کندو بیرون آمده به گلستان می‌رود تا گل‌ها را شناسایی کند، آنکه بارده است شناسایی کند و از آن بِمَکد این «سبیل الله» است.

آن گُل را چه کسی به این صورت در آورده که غذای زنبور قرار داده؟ زنبور را چه کسی راهنمایی کرده که از آن گل بِمَکد؟ اینها «سبیل الله» است؛ اگر ﴿مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً در می‌آید این «سبیل الله» است؛ ما که در فقه و اصول بحث می‌کنیم؛ در «سبیل الله» است که این علم دینی می‌شود؛ آن زنبورشناس هم که دارد بحث می‌کند که چگونه این زنبور حرکت می‌کند و این گل‌ها را شناسایی می‌کند, تولید می‌کند این هم «سبیل الله» است; منتها بعضی علوم تعبّدی و بعضی توصّلی هستند، علم غیر دینی ما نخواهیم داشت؛ اما معنایش این نیست که هر کسی هر چه گفت درست است؛ مثل فقه ماست, مثل تفسیر ماست و مثل اصول ماست.