وقتی که دلت خواست دیگر «ذکر الله» نیست؛
وقتی «ذکر الله» نیست تا زندهای در اضطراب هستی که این را تهیه کنم، آن را تهیه کنم.
بسیاری از این داروهای آرام کننده که برای تسکین است یا خوابآور است برای همین اغنیاست ؛
اینکه میبینید خیلیها با قرص باید بخوابند با اینکه همه چیز دارند، چون «ذکر الله» نیست،.....
مغازه دار ها ( کاسب ها ) قبلاً دعوت میکردند، الآن ـ الحمدلله ـ کمتر شد، این رهگذر در بازار که دارد عبور میکند شایسته نیست که او را دعوت کنند به مغازه و بگویند ما این کالا را داریم بیا از ما بخر، اگر این کار را کردند یا سود گرفتن مکروه است یا سود نگرفتن مستحب؛ این سود نگرفتن مستحب باشد یا سود گرفتن مکروه باشد؛ یعنی بیع «تولیه» انجام میشود.
دین در عین حال که فرمود کسب از بهترین انحاء محبت الهی است و کاسب حبیب الله است، ما را از این جاذبههای کاذب نجات داد؛ یعنی آدم وقتی با روح قناعت بخواهد زندگی کند همیشه آرام است: ﴿أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾؛این است که آرام زندگی میکند؛ اما اگر یاد خدا نباشد و فکر تکاثر باشد، هر چه افزوده شود اضطراب را زیاد میکند. اینکه میبینید خیلیها با قرص باید بخوابند با اینکه همه چیز دارند، چون «ذکر الله» نیست، «ذکر الله» معنایش این نیست که «سبحان الله» و «الحمد لله» بگوید؛ حلال خدا را رعایت کند، به دنبال حلال خدا بودن و به دستور خدا بودن ذکر خداست.
در این آیه نورانی فرمود که چشم آنها ذکر خدا ندارد، معلوم میشود که ﴿کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فی غِطاءٍ عَنْ ذِکْری ) معلوم میشود ذکر خدا تنها به زبان و امثال زبان نیست، چشم هم باید ذکر خدا داشته باشد.
به وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود که اصلاً نگاه نکن به ثروت یک عدّهای: ﴿وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ﴾ این برجها را نگاه میکنی دلت میخواهد، آن سرمایهها را و اتومبیلها را نگاه میکنی دلت میخواهد، وقتی که دلت خواست دیگر «ذکر الله» نیست، وقتی «ذکر الله» نیست تا زندهای در اضطراب هستی که این را تهیه کنم، آن را تهیه کنم. بسیاری از این داروهای آرام کننده که برای تسکین است و برای خواب بیشتر است یا خوابآور است (غالبا) برای همین اغنیاست، اینکه گفته شد: ﴿أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾ برای این است.