به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

حج با استر لاغر و موتور سواران مستطیع !!+ دانلود صوت جلسه

قال الاستاذ:


سخنان مهم حضرت استاد در مورد حج که در اثنای درس خارج فقه مطرح فرمودند. + دانلود


.............اما من برای اغنیا نساختم، من برای همین صاحبان وانت بارها و شتر لاغرها و حمار لاغرها ساختم; ضامر؛ یعنی لاغر ﴿وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً﴾ همین مردم پیاده هستند, آنها هم که پیاده نیستند، سواره هستند، سوار حمار لاغرند مکه مال اینهاست، ...

.....برای اینکه کسی که تمام مدت کار او را در طول سال با این وانت بارها و با موتور انجام می‌دهد حالا موقع مکه باید سوار هواپیما بشود در تمام مدت سال دارد با موتور زندگی می‌کند این بر خلاف شرف اوست، بر خلاف شأن اوست، این با موتور است، این مال سوار است، اینها باید بیایند، اینها مستطیع‌اند، سهمیه‌هایی هم که می‌دهند؛ یعنی جلوی خیلی ها را می‌گیرند،......

ادامه مبحث و  دانلود صوت جلسه   در ادامه مطلب


 


اینکه شما می‌بینید الآن همه اینها به زحمت افتادند مدام روی سازه, سازه درست می‌کنند، اصل مکه، حج مال اینها نیست که با هواپیما می‌روند که از اینهایی که با هواپیما می‌روند هم خدا قبول می‌کند اساس مکه مال مردم پیاده رو است، آن وقتی که وجود مبارک حضرت ابراهیم را دستور داد، بعد همان دستور را به وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) داد فرمود: ﴿وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً﴾رجالاً؛ یعنی مردم پابرهنه و پیاده مکه مال همین‌هاست و مال این وانت بارهاست، آن روز وانت نبود، ضامر بود؛ ضامر یعنی حمار, شتر، اسب و استر لاغر, مال مردم محروم مکه هست.
 
 فرمود: اگر کسی مستطیع باشد و مکه نرود در هنگام احتضار میگویند یا در صف یهودی یا در صف مسیحی است؛ اینقدر مهم است، یک؛ اکثر دعاهای ماه مبارک رمضان هم مربوط به طلب حج است، دو؛ وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در جریان غدیر با صد و بیست هزار بودند این سه؛ اگر گوشه‌ای از گوشه‌های اسرار حضرت ظهور بکند حداقل صد و بیست میلیون جمعیت اینجا جمع می‌شود، صد و بیست هزار نفر آن روز، صد و بیست میلیون امروز است.

 فرمود که من نمی‌خواهم اغنیا بیایند که اغنیا بیایند هم آنها را قبول می‌کنیم، اما من برای اغنیا نساختم، من برای همین صاحبان وانت بارها و شتر لاغرها و حمار لاغرها ساختم; ضامر؛ یعنی لاغر ﴿وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً﴾ همین مردم پیاده هستند, آنها هم که پیاده نیستند، سواره هستند، سوار حمار لاغرند مکه مال اینهاست، خود حجاز الآن حداقل سالی سه چهار میلیون مستطیع دارد؛

برای اینکه کسی که تمام مدت کار او را در طول سال با این وانت بارها و با موتور انجام می‌دهد حالا موقع مکه باید سوار هواپیما بشود در تمام مدت سال دارد با موتور زندگی می‌کند این بر خلاف شرف اوست، بر خلاف شأن اوست، این با موتور است، این مال سوار است، اینها باید بیایند، اینها مستطیع‌اند، سهمیه‌هایی هم که می‌دهند؛ یعنی جلوی خیلی ها را می‌گیرند، حالا ما کار به کسانی نداریم که بار دوم، سوم می‌روند، همین بار اول آنها که مستطیع‌اند ودر هنگام مرگ به آنها می‌گویند چون نرفتی «فلیَمُت یهودیاً او نصرانیاً»،حداقل ده میلیون حاضر است, این ده میلیون را باید جا بدهند، این ده میلیون وقتی وارد می‌شوند میقات جا نیست، مسعی جا نیست، مرمی جا نیست، مطاف جا نیست, این چه مکه‌ای است, نعم; یک وقت است ما می‌گوییم اگر ضرورت شد اگر جمعیت شد بله, اطراف مقام هم بالاتر از مقام هم یا آن سازه‌های بالا می‌شود، اما طبع اولی‌ آن ده میلیون است؛ یک وقت است می‌گویند شما باید وضو بگیرید، وضو واجب است؛ عند الضرورت تیمم بکنید, بله این جا دارد، اما یک وقت است که شما فضا و فرود همه روایاترا که جمع کنید این یک جمعیت ده بیست میلیونی دارد هر سال هم هست، طبع اولیه‌ هم این است، نه اینکه عند الازدحام این کار را بکنید، طبع اولیه این است که حداقل اقل اقل ده میلیون را جا باید بدهید. این دین که می‌گویند ده میلیون را جا بدهید، همه جای آن که بسته است که معلوم می‌شود این را حمل بر فضیلت باید کرد.

دو جور انسان اجتهاد دارد: یک وقت سر خم می‌کند و می‌گوید من هستم و این روایت, این فقط به درد خودش می‌خورد. یک وقت سر بلند می‌کند فضای دین را می‌بیند، این می‌شود اجتهاد. اگر فضای دین را دید بالا و وسط و پایین و پایین و وسط و بالا را دید، این ﴿یَأْتُوکَ رِجالاً﴾ را دید و پابرهنه‌ها را دید، پیاده‌ها را دید، موتورسوارها را دید، وانت بارها را دید، اینها برایشان واجب است، اینها جا می‌خواهند، آن روز که حضرت صد و بیست هزار جمعیت را جمع کرد شما برابر آن روز، حالا امروز حداقل صد و بیست میلیون است، حالا صد و بیست میلیون نشد ده میلیون, این ده میلیون را جا بدهید، شما همه جا را که بستید، این دید، دید فقهی است نه دید غیر فقهی باشد. یک وقت است انسان می‌گوید من همین روایت را می‌بینم، می‌گوید این روایت و آن روایت و آن روایت و فضای دیروز و فضای امروز را من فضای مکه می‌بینم و آیه را می‌بینم و روایت را می‌بینم که اصلاً صاحبان مکه مردمان پابرهنه‌اند; بله با هواپیما هم خدا قبول می‌کند، آن روز که صد و بیست هزار نفر آمدند الآن حداقل صد و بیست میلیون هستند اگر ظهوری پیدا بشود، اما حالا لااقل ده میلیون را شما جا بدهید.

چرا گفتند که اجاره خانه مکه مکروه است، گفتند: این سرزمین مال زائران است، شما همه جا را که بستید، چرا ﴿سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْبادِ﴾ همه بیایند، اینجا چادر می‌زنند یا سوله‌ای درست می‌کنند، هفت هشت ده روز می‌مانند شما همه اینها را که بستید، این بعضیها تحریم کردند، بعضیها گفتند مکروه است، چرا اجاره دادن خانه مکروه است؟ برای اینکه مال مردم است شما آمدید بستید. این ﴿سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْبادِ﴾ چه آن کسی از بادیه می‌آید، چه این کسی که مال اینجاست، در این سرزمین شریکند، اصلاً سرزمین سرزمین عبادت است.......