توصیه های علمی اخلاقی حضرت آیت اله جوادی آملی در کلاس فقه
توصیه مرحوم شهید بر ریاضی خواندن
با «کما سیأتی» کسی محقق نمیشود
خیال میکند این تقلید انباشته شده اجتهاد است،
ممکن است کسی چند سال مکاسب بخواند چیزی دست او نیاید. مکاسب هم مثل جواهر یک کتاب مرجع است نه کتاب تدریس،
این
توصیه مرحوم شهید ـ بارها به عرضتان رسید ـ ایشان دارد که طلبه یک مقدار
ریاضی بخواند، برای همین است؛ یک مقدار ریاضی بخواند که همه فکر او بنای
عقلا و فهم عرف نباشد با استدلال و تعقّل هم همراه باشد، یک؛ با نظم درس
بخواند یا با نظم درس بگوید، دو؛
چرا طلبه ریاضی بخواند؟
برای اینکه ریاضی یک فن برهانی است، یک؛ نظم را به همراه دارد، دو. اگر
تحریر اقلیدس در حوزهها کم و بیش بود به راحتی روشن میشود، چون سیصد
چهار صد مسئله دارد، اما همه اینها مثل حلقات زنجیر است؛ هیچ جایی شما
نمیبینید بگوید «کما سیأتی»، همیشه مسئله را یا همانجا حل میکند یا
میگوید «کما تقدم».
کتابی
که در آن مسئله باشد «کما سیأتی»، این مجتهدپَرور نیست، مطلب همانجا باید
مجتهدانه دلیل آن ذکر شود، اگر در اینجا دلیل آن ذکر شد در مسئله بعدی
بگوید «کما تقدم»،
شما این بدایه و نهایه سیدنا الاستاد علامه طباطبایی را ببینید یا نیست یا «کما سیأتی» خیلی کم است؛ با «کما سیأتی» کسی محقق نمیشود؛ حرف را همانجا برهانی کند، یک فصل بعد که رسید میگوید «کما تقدم»، با «کما سیأتی» فعلاً چیزی دست کسی درنمیآید.
وقتی که انسان دست پُر به خدمت روایات میرود، سؤال دارد نه اینکه حرفهای خود را بخواهد بر روایات تحمیل کند؛ کسی که سؤال دارد محقق میشود و کسی که سؤال ندارد مُسْتَمِعٍ وَاعٍ نیست، این ظرف خالی دارد و در ظرف خالی هر چه بریزند خیال میکند این تقلید انباشته شده اجتهاد است، شما
که سؤال ندارید! هر چه به شما دادند قبول میکنید. کسی که سؤال دارد،
ایده دارد، فکر دارد و میگوید من این را میخواهم بپرسم و جواب خودم را
بگیرم، این میشود مجتهد است؛
اما کسی که سؤال ندارد، ظرف خالی را میبرد هر چه به او دادند قبول
میکند. همین کتاب، کتابِ علمی است؛ بدون اینکه هیچ چیزی کم و زیاد کنند،
همین را با یک نظم علمی درمیآورند که این میشود مجتهدپَرور، وگرنه
میشود کتاب مرجع.