.....اما آنها که راهی برای پیشرفت دارند یا کارهای خوب میکنند یا آدمهای خوبی میباشند, راهی برای پیشرفت دارند؛ آدم خوب شدن کار بسیار سختی است و کار هر کسی نیست، اما کارِ خوب کردن خیلی دشوار نیست. انسان یک وقت میخواهد کار خوب انجام بدهد، نمازی بخواند, روزهای بگیرد, اطاعت کند و احسانی کند این خیلی سخت نیست، اما اگر بخواهد گوهر ذات خود را صالح کند این کار آسانی نیست. بسیاری از افراد خوب کسانی هستند که ﴿جاءَ بِالْحَسَنَةِ﴾ اینها کارِ خوب را به پیشگاه خدا عرضه میکنند ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾ و مانند آن.
اینها یک طَبق کار خیر را به پیشگاه خدا میآورند، آدم متوسطی هستند؛ هدیه اینها کار خیر است؛ اما آنچه بهره اوحدی از موحّدان است، این است که گوهر ذاتشان سالم است و این گوهر ذات را در طَبق اخلاص به هدیه الهی میبرند. خیلی فرق است بین کسی که ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾ است و بین کسی که ﴿إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلیمٍ﴾.
از قلب سلیم جز حسنات اعتقادی و اخلاقی و فقهی و حقوقی که نشأت نمیگیرد، اما ممکن است کسی کار خوب انجام دهد؛ ولی گوهر ذات او هنوز اصلاح نشده باشد ـ خدای ناکرده ـ ممکن است یک وقت عوض شود؛ این اختصاصی به وجود مبارک ابراهیم(سلام الله علیه) ندارد.