به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

اقتصاد کرامتی / بوسه پیامبر بر دست کارگر یا مزدور ؟!

بر فرض ما موفق بشویم اقتصاد مقاومتی درست کنیم، اما اقتصاد کرامتی را هم باید درست کرد.

 دین که نگفته مردم را اطعام کنید، دین گفت اقتصادی نداشته باشید که مردم شکم آنها سیر شود، فرمود هم شکم آنها سیر شود و هم شرف آنها تأمین شود.

اگر وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دست کارگری را.......




  

 



  بر فرض ما موفق بشویم اقتصاد مقاومتی درست کنیم، اما اقتصاد کرامتی را هم باید درست کرد.
اقتصاد مقاومتی یعنی کسی جیبش خالی نباشد، پیش زن و بچه‌اش خجل نباشد و زندگی‌ او تأمین باشد، اما اقتصاد کرامتی این است که آبرویش محفوظ باشد و مزدور کسی نباشد.

 دین که نگفته مردم را اطعام کنید، دین گفت اقتصادی نداشته باشید که مردم شکم آنها سیر شود، فرمود هم شکم آنها سیر شود و هم شرف آنها تأمین شود.

 روایاتی که دارد مزدوری منهی است که این بزرگان فقه جمعاً «بین النصوص» این روایات نهی را بر تنزیه حمل کردند همین است. مکروه است که انسان اجیر کسی شود، روزیِ مزدورانه، روزیِ کرامتی نیست ولو مقاومتی باشد؛ این بحث البته در کتاب اجاره مبسوطاً گذشت و الآن در صدد آن بحث نیستیم؛ ولی فقط به عنوان نمونه بیان می شود که شما باید مراجعه بفرمایید، این باب اجاره که انسان خود را بر دیگری اجیر کند مکروه است که روزیِ مزدوری بخورد. مرحوم صاحب وسائل(رضوان الله علیه) در جلد نوزدهم وسائل، طبع موسسه آل البیت(علیهم السلام)، صفحه 103 این باب را نقل کرد «بَابُ کَرَاهَةِ إِجَارَةِ الْإِنْسَانِ نَفْسَهُ مُدَّةً» که انسان مزدور کسی شود مکروه است.

 اگر وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دست کارگری را بوسید، دست مزدور را نبوسید؛ آن شخص یا دامدار یا کشاورزی بود که برای خود کار می‌کرد؛ بله، این دست بوسیدن دارد، اما کسی آن عُرضه را نداشته باشد یا او را وادار کنند که قدرت تولید نداشته باشد، تعاونی‌ او را تضعیف کنند، وام به او ندهند و او مجبور باشد که مزدور دیگری شود، مطلب دیگر است. «بَابُ کَرَاهَةِ إِجَارَةِ الْإِنْسَانِ نَفْسَهُ مُدَّةً وَ عَدَمِ تَحْرِیمِهَا»، اجاره دادن حرام نیست، پس چرا این را می‌گوید؟ برای اینکه روایات دو طایفه است: یک طایفه نهی کرده و یک طایفه تجویز کرده است که این نهی را حمل بر کراهت کردند و گفتند به دلیل اینکه وجود مبارک موسای کلیم برای شعیب اجیر شد، سایر ادلّه داریم و اجاره داریم و ﴿أُجُورَهُنَّداریم و مانند آن که «جمعاً بین النصوص» این روایات ناهیه را بر کراهت حمل کردند. «وَ عَدَمِ تَحْرِیمِهَا فَإِنْ فَعَلَ فَمَا أَصَابَ فَهُوَ لِلْمُسْتَأْجِرِ‌»؛ اگر کسی اجیر و مزدور کسی شد، تمام درآمد او برای آن مستأجر است.

مستأجر دو قسم است: یک وقت کسی خانه یا وسیله نقلیه را اجاره می‌کند که آن شخص می‌شود مستأجِر، یک وقت خود را اجیر و مزدور دیگری کند که آن دیگری می‌شود مستأجِر و این می‌شود موجر و اجیر. این «آجر نفسه فصار اجیراً»؛ آن کارفرما مستأجر است و این شخص اجیر و موجر است که تمام درآمد برای اوست.



 برهان مسئله هم همین روایتی است که مرحوم کلینی بیان فرمودند: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ یُونُسَ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ(علیه السلام) یَقُولُ مَنْ آجَرَ نَفْسَهُ فَقَدْ حَظَرَ عَلَى نَفْسِهِ الرِّزْقَ»کسی که مزدور مردم شد روزی خود را بست، محظور و ممنوع کرد، چون همه درآمد او برای دیگری است؛ این دیگر قدرت ابتکار ندارد، قدرت تولید ندارد، رشد نمی‌کند، برای اینکه می‌داند هر چه که کرده برای کارفرماست.

 پس بر فرض اقتصاد مقاومتی را تأمین کرده باشیم، باید اقتصاد کرامتی را هم تأمین کنیم، چون نظام اسلامی خاصیت آن همین است که کسی محتاج نباشد، یک؛ کسی کم حیثیت نباشد، این دو؛ جامعه‎ای باشد که جامعه با کرامت اداره شود. این ﴿لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾اگر در شئون فقهی و اخلاقی ظهور نکند که ﴿کَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾ به صورت یک اصل ذهنی باقی می‌ماند.

این ﴿لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾؛ یعنی طوری من جامعه را اداره می‌کنم که با کرامت اداره شود، با اکرام اداره شود و نه با اطعام. شما مهمان را که پذیرایی می‌کنید و به او اطعام می‌کنید، یک میوه به دست او می‌دهید یا یک ظرف میوه را در حضور او می‌آورید؟ فرق اساسی انسان و حیوان در بخش‎های مهم یکی همین است که او اطعام می‌خواهد و این اکرام می‌خواهد. پس اقتصاد مقاومتیِ آمیخته با اقتصاد کرامتی در برنامه‌های دینی ماست.