به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

مشکل اساسی با استکبار چیست؟

قال الاستاذ:




  

....این حقوق بشری که خیلی سر و صدای آن در غرب و شرق پیچیده چندین بار به عرضتان رسید که هیچ پایگاه علمی ندارد، چون چه مسئله حقوقی چه مسئله قانونی, چه فقهی چه غیر فقهی آن مواد قانونی فقهی باید از مبانی استنباط شود آن مباین باید از منابع استنباط شود, راه آن این است.

 الآن ما در فقه چه کار می‌کنیم این مسائل جزئی فقه را از مبانی استفاده می‌کنیم هر کسی یک مبنایی دارد, مبنای یک کسی این است که مثلاً با شک در مقتضی می‌شود استصحاب کرد یا مبنای کسی این است که در اطراف علم اجمالی موافقت قطعیه لازم نیست مخالفت قطعیه حرام است و مانند آن اینها مبانی است که در کتاب اصول است, آن مواد فقهی را از این مبانی استفاده می‌کنند و این مبانی را از آن منبع وحیانی که کتاب و سنت است استفاده می‌کنند; یک منبع داریم یک مبنا داریم یک ماده.

 الآن مجلس شورای اسلامی هم که قانون تصویب می‌کند او هم همین کار را می‌کند این مواد قانونی را از مبانی می‌گیرد مبانی؛ یعنی همان قانون اساسی که بزرگان نوشتند. مبانی که در قانون اساسی به نام اصول است از منبع وحیانی گرفته شده, یک منبع است یک مبناست یک ماده.

این حقوق بشری که جهان الآن خیلی روی آن تکیه می‌کند واقعاً دستشان خالی است صبغه علمی ندارد, اینها چند تا ماده حقوقی دارند اینها روشن است از مبانی می‌گیرند این مبانی هم روشن است, مبانی حقوقی اینها عدالت هست مساوات هست مواسات هست زندگی مسالمت‎آمیز هست عدم دخالت در کشور دیگر هست هوای پاک هست آزادی هست امنیت هست استقلال هست که مبانی است از این مبانی آنها را می‌گیرند همه ‌اینها درست است.
مهمترین و کلیدی ترین مبنا در بین همه اینها عدل است، چون همه مطابق با عدل باید باشد این هم درست است مفهوم این کلمه سه حرفی «عین و دال و لام» هم خیلی شفاف و روشن است عدل؛ یعنی «وضع کل شیء فی موضعه» این‎جا هم درست است; اما جای اشیاء کجاست جای اشخاص کجاست اینها که دستشان از منبع خالی است خودشان جای اشیاء را مشخص می‌کنند خودشان جای اشخاص را مشخص می‌کنند می‌گوید زن و مرد یکی‌اند و فلان خمر و خنزیر یکی‌اند «شاة» و «خنزیر» یکی‌اند سرکه و شراب یکی‌اند شاه کلید همه این مبانی عدل است معنای عدل هم خیلی شفاف و روشن است؛ یعنی «وضع کل شیء فی موضعه» اما جای اشیاء کجاست جای اشخاص کجاست اینها براساس ﴿أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾خود را به جای وحی می‌نشانند جای اشیاء را مشخص می‌کنند جای اشخاص را مشخص می‌کنند بنابراین منبع ندارند وقتی منبع ندارند دست اینها خالی است.


 یک وقت است که یک گروهی که از حق مسلم خودشان دفاع می‌کنند اینها را می‌گویند تروریست یک گروهی که مزاحم‌اند می‌گویند اینها آزادی‌طلب‌اند, معنای تروریست معنای دفاع معنای آزادی را خود اینها دارند معین می‌کنند، چون منبع ندارند این ﴿أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾ یک امر حقیقی است, فرمود اینها که منبع ندارند رأی خودشان را به جای وحی می‌نشانند بدون منبع هم که مبنا پیدا نمی‌شود, بدون اینکه شما از جایی تفسیر عدل را بگیرید که عدل مشخص نمی‌شود استقلال مشخص نمی‌شود امنیت مشخص نمی‌شود.