پرسش: ببخشید! در دنیایی که همه از سلاحهای کشتار جمعی
استفاده میکنند، چرا ما نباید بر اساس ﴿وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ
مِنْ قُوَّةٍ﴾ از این سلاحها استفاده کنیم؟
...........
..... در بحثهای قبل هم ملاحظه فرمودید این رهبران الهی که
آمدند به انسانها دو دستور دادند؛ یکی درباره اصل جهان است و یکی هم
درباره کیفیت جهاد و دعوت به اسلام و مانند آن است. درباره اصل جهان, رهبران
الهی آمدند گفتند که در عالم ابزار کُشتن و ابزار کشتار جمعی فراوان هست،
ما آمدیم با همه قدرت و توانی که داریم نه خودمان از اینها استفاده
میکنیم، نه به شما اجازه میدهیم که ابزار کشتار جمعی بسازید، نه جمعیّتی
را هم تشویق میکنیم که به سمت سلاح کشتار جمعی بروند. شما از داوود(سلام الله علیه) مقتدرتر سراغ دارید رهبری که
﴿قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ﴾ باشد و یک رهبر مُلک و ملکوتی باشد که امت را جذب
کرد یک, سنگها و کوهها و دشت و دمن را جذب کرد دو, همه در نماز جماعت
داوود(سلام الله علیه) شرکت میکردند؛ یعنی سلسله جبال با او بودند, سلسله
پرندهها با او بودند, با او همنوا بودند, همتسبیح بودند, همتکبیر
بودند, همتحلیل و همتحمید بودند که خدا فرمود اینها به همراهی داوود خدا
را عبادت میکردند؛ گذشته از اینکه آن آهن سخت و سرد را هم فرمود ما در دست
داوود نرم کردیم، صنعت زرهبافی را به او یاد دادیم؛ اما آهنی که کورههای
بزرگ میخواهد تا آن را آب کند، ما آن را در دست داوود(سلام الله علیه)
مثل موم نرم میکردیم ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾؛«إلانة» آهن غیر از
تعلیم کیفیت «إلانة» است.
یک وقت است انسان راه کورهسازی را,
کورههای بلند را, ذوب آهن را, ذوب فلزّات دیگر را, ذوب جِرمهای سنگینتر
مانند فولاد را با درس خواندن و درس دادن یاد میگیرد و یاد میدهد که آن
صنعت و علم است، اما یک وقت ذات اقدس الهی میفرماید ما دست توانمند و
اعجازبرانگیز داوود را طوری قرار دادیم که این آهن سرد را مثل موم نرم
میکرد، اینجا تعلیم نیست، «علّمناه إلانة الحدید» نیست، بلکه فرمود: ﴿وَ
أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾ مانند این
عمل ممکن نیست که کسی چندین سال چه در حوزه و چه دانشگاه درس بخواند که آهن
را مثل موم نرم کند، این راه فکری ندارد، چون به قداست روح وابسته است؛
معجزه
اینطور است و کرامت اینطور است، کار انبیا و مرسلین و ائمه(علیهم
السلام) اینطور است که آدم سالها درس بخواند تا بفهمد که چطوری آهن را
نرم میکند، علم یعنی مفهوم و موضوع و محمول و قیاس, اینها که راه فکری
است، اما با قداست روح آن معجزه حاصل میشود، چون راه فکری ندارد سخن از
تعلیم نیست و اصلاً از سنخ علم نیست، از سنخ عمل است.
فرمود:
﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾؛ رهبر انقلاب است, حکومت تشکیل داد, همه
زیرمجموعه او هستند, دشمن هم فراوان دارد, آهن سخت و سرد هم بدون کوره ذوب
آهن در دست او نرم میشود، اما این پیغمبر دیگر با این علم شمشیر و تیر و
تیغ و نیزه و دشنه و خنجر بسازد نیست، او فقط زره میبافد تا سلاح دفاعی
باشد. حرف انبیا برای جوامع بشر این
است که اینها آمدند به ما بگویند اگر قدرت در شماست باید سلاح دفاعی بسازید
که کسی از بین نرود، این کار داوود است و پسرش سلیمان(سلام الله
علیهما) هم قرآن کریم در مورد او دارد ما کاری کردیم که این معدن مِس مثل
معدن آب نزد او روان بود ﴿وَ أَسَلْنا﴾,﴿أَسَلْنا﴾ یعنی «جعلنا القِطر
سیلاً له» ما این معدن «قِطر» و مِس را مثل معدن آب روان کردیم، از این
قدرت بالاتر؟! این معدن مس که میتواند سنگینترین سلاحهای کشتار جمعی را
به همراه داشته باشد به وجود مبارک سلیمان دستور داده شد که سلیمان هم همین
کار را کرد و از آن دیگ و ظرف ساخت، این راه استفاده از قدرت است.
تنها مشکل امروز جهان این است که نمیداند این قدرت را در چه راه صرف کند، همه تلاش و کوشش آنها این است که بگویند:
﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ و الآن هم که میبینید دم از
دموکراسی میزنند، برای این است که دست همه اینها روی ماشه بمب اتم است؛
از بس اینها آدم کشتند خسته شدند. چند بار به عرضتان رسید جنگ جهانی اول و
دوم را همینها راهاندازی کردند و در ظرف یک قرن بیش از هفتاد هشتاد
میلیون نفر را اینها کشتند که الآن آمدند دم از دموکراسی و آزادی و امنیت
میزنند، از بس کُشتند خسته شدند و منتظر هستند که راه نجاتی باشد و آن راه نجات اسلام است؛
اسلام
میگوید اگر قدرت داشتی که معدن مِس مثل آب روان در اختیارت باشد، از این
ظرف بساز نه شمشیر, اگر مثل داوود پیغمبر شدی که آهن را توانستی نرم کنی با
آن زره بباف نه شمشیر، این حرف دین است و این برای همیشه حرفی است برای
جوامع بشر و اینکه فرمود: ﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی هِیَ
أَقْوَمُ﴾ به این جهت است؛ همین است که میتواند جهان را اداره کند و
این است که میتواند امنیت بیاورد، آزادی بیاورد و استقلال بیاورد وگرنه
با تروریستپروری و داعشپروری و سوریه را به آشوب کشاندن و در کشورهای
دیگر هم فساد فراهم کردن هرگز جهان آرام نمیشود، اینها بیجا طبل ستم
میکوبند. فرمود او «أید» و قدرت داشت، میخواهی بفهمی قدرت داوود چه بود؟
﴿إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ﴾.
پرسش
(یکی از حاضرین در جلسه تفسیر ) : ببخشید! در دنیایی که همه از سلاحهای
کشتار جمعی استفاده میکنند، ما نباید بر اساس ﴿وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا
اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ﴾ از این سلاحها استفاده کنیم؟
پاسخ:
ما باید بگوییم شما سلاحتان را بگذارید زمین، نه خودمان سلاح فراهم کنیم؛
با سلاح داشتن, جنگ جهانی سوم، چهارم، پنجم و ششم شروع میشود. مگر با سلاح میشود جامعه را اداره کرد؟
اگر با سلاح جامعه اداره میکردند آن رهبر انقلاب چرا زره میبافت؟ آن
سلیمانی که سلطنت ملکوتی داشت، چرا با آن معدن مس ظرف میساخت که مشکلات
مردم حل شود؟ ذات اقدس الهی آنها را نیافرید تا انسان از آن وسیله کشتار
استفاده کند. اینکه میبینید ما در و دیوار این حرم را میبوسیم، واقعاً
برای این است که اینها ما را آدم کردند.
اگر کسی با ملت مسلمان در
جنگ است، فروش سلاح به کافر حرام است؛ مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) نقل
میکند کسی آمده خدمت امام(سلام الله علیه) و عرض کرد یابن رسول الله! دو
قریه هستند که هر دو کافر هستند و هیچکدام مسلمان نیستند، اینها جنگی
دارند و خرید و فروش اسلحه هم الآن سودآور است و اینها از ما میخواهند
اسلحه بخرند، بفروشیم یا نفروشیم؟
حضرت یک جمله کوتاهی فرمود که سه مطلب در آن هست فرمود: «بِعْهُمَا مَا
یَکُنُّهُمَا»فرمود بفروشید یک؛ ولی به هر دو کشور بفروش دو, فقط سلاح
دفاعی بفروش سه, این حرف برای همیشه زنده است؛ یعنی به هر دو «سپر» بفروش,
«خود» بفروش, «زره» بفروش و به هیچکدام شمشیر نفروش ولو آنها کافر هستند؛
این عمل جهان را نگه میدارد.
شما شرق را آباد کردید، غرب
اینطور شد؛ آن «کِیِاف» را آباد کردید، جای دیگر به هم خورد؛ «کِریمه» را
آباد کردید، جای دیگر به هم خورد؛ اینها در لبهٴ جنگ هستند، کسی
که سلاح در دست اوست سعی میکند که این را به کار ببرد؛ لذا گفتند سلاح
تولید نکن! اینکه مراجع فتوا میدهند داشتن سلاح اتمی برای هیچکس جایز
نیست و ساختن سلاح اتمی هم برای هیچکس جایز نیست، برای همین است، بالأخره
ما انبیا را قبول کردیم و اینها چنین حکومت کردند؛ اینها حیوانات را رام
کردند، آن وقت بخواهیم انسان را رام کنیم نمیتوانیم.
اینها
در واقع حیوانات را رام کردند، اینکه دارد ما حیوان را رام میکنیم مگر
برای تأسّی است؟ درباره انسانها جا برای تأسّی است، اما درباره حیوانات چه
اصراری دارد که قرآن کریم بگوید فلان حیوان را داوود و سلیمان رام کردند؟
یعنی حداقل ﴿کَالْأَنْعامِ﴾باشید و از ﴿أَضَلُّ﴾ نباشید. چرا رهآورد «کَلب
معلَّم» حلال است؟ در اوایل سوره مبارکه «مائده» هم بحث آن گذشت که شکارچی
اگر نام مبارک «الله» را ببرد، تیر را به طرف صیدی رها کند و این تیر
مثلاً به پای صید بخورد که این صید نتواند حرکت کند، این سگ شکاری برود و
این «طیر» را خفه کند این بدون تذکیه و ذبح شرعی، حلال و طیّب و طاهر است.
اگر این سگ شکاری این حیوان را گرفت و خفه کرد و آورد حلال است یا نه؟ طیّب
و طاهر است، منتها باید جایی را که دهن زده و نجس است را بشورند، دیگر ذبح
نمیخواهد. اگر حیوانی تربیت شود فرمود: ﴿فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ﴾ و
دیگر نگویید که ما سرش را نبریدیم، این حیوان تربیتشده است و دسترنج سگ
تربیتشده حلال است؛ حالا اصرار قرآن کریم چه در سوره «سبأ»،چه در سوره «ص»
و چه در سایر سوَر این است که اینها حیوان را تربیت کردند؛ یعنی این غرب
باید بداند که از حیوان کمتر نیست هر روز جنگ, هر روز تحریم, هر روز کشتار,
هر روز آشوب؛ اگر این جنگ جهانی اول و دوم مقداری از حافظه اینها بگذرد
اینها ـ خدای ناکرده ـ دست به جنگ جهانی سوم میزنند.
مگر وحشیّت اسرائیل
کم است؟! شصت سال عدّهای را در مکانی مانند اردوگاه نگه داشته، مگر
حیوانیّت از این بدتر است؟ انبیا آمدند بگویند ما قدرت داریم، آن هم بیش از
آن مقداری که در اختیار افراد عادی است و از بهترین قدرت, برترین استفاده
را بردیم. تمام این ظروفهای بزرگی که در جریان سلیمان(سلام الله علیه) است
به دستور حضرت ساخته شد، تمام این زرهها به دستور داوود ساخته شده است.
یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 13:27