با زندان، جسم را میشود تربیت کرد اما روح، با این ابزارها تربیت نمیشود؛ به همین دلیل است که...
مسئله تربیت نفوس کاری زمانبر است. مال را مال گفتند برای اینکه «یَمیل إلیه النفس» یک جاذبه نقد دارد اما پایان تلخش محسوس نیست. مسئله زندان، مسئله مبارزه با مفاسد اقتصادی، اینها نظیر درمان موقت سردرد و مسکن است اینها معالجه نیست، روح را با زندان نمیشود تربیت کرد، بدن را با زندان و شلاّق میشود ساکت کرد، اما روح را با زندان و مبارزه و حتی با اعدام نمیشود تربیت کرد.
جامعه ما یا آن فرصت را پیدا نکرد یا ما در صدد آن نبودیم که بدانیم و بگوییم
گناه سم است، رشوه، سم است، این گونه سموم نظیر سموم دنیا نیست، سموم دنیا
چند لحظهای با ما درگیر است و آدم را میکُشد و تمام میشود اما مال حرام
اینطور نیست که انسان بمیرد و تمام بشود، تا ابد با آدم هست، این مطلب تا
برای مردم جا نیفتد خیال میکنند که رشوه را با دور زدن قانون میشود حل
کرد.
خداوند
در سوره مبارکه توبه فرمود بالأخره جهنم و عذابی هست، اما مواد سوخت و سوز
جهنم را به طور پراکنده در قرآن مشخص کرد، در یکجا فرمود هیزم جهنم، خود
آدم ظالم است، این آدم کجا میتواند فرار کند، فرمود ﴿نارُ اللَّهِ
الْمُوقَدَةُ ٭ الَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ﴾ اگر درون آدم سوخت،
آدم نمیتواند فرار کند.
با زندان، جسم را میشود تربیت کرد اما روح، با این ابزارها تربیت نمیشود؛ به همین دلیل است که
برخی از مجرمین وقتی از زندان بیرون میآیند دوباره به فکر انجام جرم
میافتند. اما وقتی انسان به این باور و یقین رسید که دزدی و ظلم مخصوصاً
خوردن بیتالمال، خود آتش است و تاوان آن در آخرت هیزم جهنم بودن است،
اینجاست که اثر تربیتی نظام اسلامی محقق شده و لازم است در این راستا کار
فرهنگی گسترده و عمیق انجام بگیرد.