(بخش های از تفسیر سوره مبارکه فصلت 18فروردین94)
....بنابراین ساختار عالَم، ساختار چند منظوره نیست، عالمَی نیست که مزاج این عالَم باطل بپذیرد!
نمونه این مطلب قبلاً بیان شد که انسان که خلیفه خداست، نمونهای از خلقت جهان است. خدای سبحان به ما روحی داد که فطرت در آن نهادینه شده است، دستگاه بدن و طبیعت داد که دستگاه گوارش در آن تعبیه شده است، این دستگاه گوارش ما چند منظوره نیست که غذای مسموم و غیر مسموم هر دو را جا بدهیم جا بگیرد، این مثل تُنگ و ظرف خالی نیست.
ظرف خالی چند منظوره است؛ هم میشود در آن سَمّ ریخت و هم میشود در آن عسل ریخت؛ امّا «امعاء و احشاء» و روده و معده چند منظوره نیست، نمیشود هر چیزی را در آن ریخت؛
اگر ـ خدای ناکرده ـ یک غذای سمّی را در آن وارد کردید، این معده فوراً بالا میآورد؛ یعنی من قبول نمیکنم, این برای طبیعت بود، فطرت هم اینچنین است؛ کسی که دروغ گفته بالأخره حقیقت روشن میشود!
این بحثی که کذب و دروغ به سرانجام نمیرسد، برای این است که انسان کاری که کرده، ولو به حسب ظاهر این کار را در میان پرونده پنهان کرده است؛ ولی کاری که انجام شده است، در نظام تکوین معطّل نیست،
ما یک چیز بیکار در عالم نداریم؛ اگر کاری کرده, حرفی زده و امضایی کرده این موجود شده، اولاً؛ این موجود بیکار نیست، بلکه در خطّ تولید قرار میگیرد، ثانیاً؛ علّتی دارد، معلولی دارد، لازمی دارد، ملزومی دارد، ملازمی دارد، مقارنی دارد، قافلهای او را همراهی میکند، ثالثاً؛ گوشهای از این قافله یک وقت سر در میآورد، رابعاً و این شخص مفتضح میشود، خامساً.
مگر میشود آدم کاری کند، بعد در میان پرونده پنهان کند؟! مگر موجود معدوم میشود؟! مگر ما چیزی نگفتیم آن کار خاموش میشود؟! کاری که موجود شد میافتد در خطّ تولید و نظام چون نظام صحیح است و درست حرکت میکند، طولی نمیکشد که این شیء آبروبَر میشود؛ لذا جهان و ساختار درون ما چند منظوره نیست.