به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

آیا دانا و نادان برابرند؟ این را که همه میفهمند پس چرا آیه نازل شد ؟

قال الاستاذ:

خیلی یعنی خیلی ، خیلی فرق دارد ....

   


 

مستحضرید این مسئله ﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ﴾ نه تمام آیه است نه اول آیه، این آخر آیه است. اول؛ یعنی اول، اول نماز شب بعد حوزه، ﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ﴾ نه تمام آیه است و نه صدر آیه؛ بلکه ذیل آیه است، اول آن این است کسی که ﴿یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ﴾، این ﴿هَلْ یَسْتَوِی﴾ اول ما را به نماز شب دعوت کرد، بعد فرمود باسواد بشوید خوب است. آن ﴿یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ﴾ که ذیل آیه است، برای زراره مشخص بود، چون معلوم است که عالِم و غیر عالِم فرق میکند، یکسان که نیستند؛ اما کسانی که قیام میکنند ﴿آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَ قَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ﴾؛ چقدر شیرین است! چقدر آهنگین است، چقدر خدا مواظب است که چگونه حرف بزند! فرمود: از پایان کار خودت بترس، به لطف خدایت امیدوار باشد، نه به پایان کار خودت امیدوار باشی، نه از خدا بترسی، چهار؛ یعنی چهار، این چهار چیز دوتا را انتخاب کرد؛ فرمود: ﴿یَحْذَرُ الْآخِرَةَ﴾ نه «یحذر الله»، ﴿وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ﴾، نه «یرجوا آخرة امره»، این را میگویند قشنگ و زیبا حرف زدن. فرمود از پایان کار خودت بترس، به رحمت خدا امیدوار باشد، نماز شب برای همین است. نه اینکه به پایان کار خودت امیدوار باشی و از خدا بترسی. «یحذر الآخرة آخرة امره و یرجو رحمة ربه» این صدر آیه است،


﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ﴾ حالا که نماز شب شد، عالِم و غیر عالِم فرقی نمیکند، نماز شب نشد فرقی نمیکند؛ منتها نماز شب عصاره و الگو و معیار اصلی است، غرض آن وارستگی است، وارستگی نشد ذیل آیه جور دیگری معنا میشود. ذیل آیه همانطوری که همه ما میفهمیم این است که عالِم با غیر عالم یکسان نیست، عالِم بالاتر است، ﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ﴾، در صورتی که صدر آن معنا بشود. اگر ـ خدایی ناکرده ـ صدر مَنْسی شد، ذیل جور دیگری معنا میشود؛ عالم و غیر عالم یکسان نیست، غیر عالم قابل بخشش است، عالم قابل بخشش نیست. خیلی؛ یعنی خیلی فرق میکند، آن بار مثبت دارد این بار منفی، اگر نماز شب باشد عالم بالاتر است از جاهل، عالم مساوی جاهل نیست. اگر نماز شب نباشد، عالم مساوی با جاهل نیست، بلکه جاهل بالاتر از عالم است، برای اینکه او قابل بخشش است. این میشود آیه.


در روایاتی که دارد که عالِم لبه جهنم حرکت میکند جاهل هفتاد ذراع ـ کمتر یا بیشتر ـ آنطرف است برای همین است. جاهل اگر افتاد امید برخواستن هست، عالم اگر افتاد مستقیماً میافتد در جهنّم. عالِم به لبه جهنم حرکت میکند، جاهل هفتاد ذراع آنطرفتر حرکت میکند که اگر افتاد دوباره توبه، دوباره توبه، دوباره توبه. پس کسی که ﴿آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَ قَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ﴾، این صدر آیه است، اگر این شد؛ آن وقت عالم بالاتر از جاهل است. این نشد جاهل بالاتر از عالم است. یک وقتی میگوییم عالم و جاهل باهم مساوی نیستند؛ یعنی چه؟ یعنی عالم بالاتر است. یک وقتی میگوییم عالم و جاهل مساوی نیستند؛ یعنی چه؟ یعنی جاهل بخشودهتر است. اگر کسی خلاف بکند، آن‌که جاهل هست قابل بخشش است، میگویند اینکه نمیدانست؛ اما آنکه عالم بود قابل بخشش نیست. پس آیه ذیل دو جور معنا میشود، برای اینکه صدر دو جور معنا میشود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد