به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

حقیقت هولناک عرب درنده تر از سگ !! + دانلود صوت این جلسه

عربی که می‌دانید وقتی خشکسالی می‌شد سگ‌هایشان را نگه می‌داشتند غذا می‌دادند، بچه‌ها را می‌کشتند!

اینها از هر حیوانی پست‌تر هستند، شما کدام سگ را دیدید که بچه خود را بکشد؟! کدام سگ؟! کدام گربه را دیدید؟! کدام درّنده را دیدید؟!

همین‌ها آمدند دو‌تا امپراطوری را فتح کردند. ایران که کشور عادی نبود کشور شاهنشاهی بود!! ولی گرفتند

 

 



.....خدا غریق رحمت سیدنا الاستاد مرحوم علامه را! ایشان می‌فرمود وقتی کسی قرآنی فکر بکند در خدمت قرآن باشد، می‌بیند چرا اصرار قرآن کریم بر این است که حق زن محفوظ بماند. فرمایش ایشان این است که هیچ حقی را خدا در قرآن به‌اندازه حق زن محترم نشمرد، مرتّب توصیف نکرد، مرتّب وصف نکرد، مرتّب تاکید نکرد، مرتّب توصیه نکرد! زن وضعش همین بود. بخشی را اسلام به ناچار امضا کرده است، بخشی را هم صریحاً فرمود این زن مستقل است ﴿لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ﴾.

عربی که می‌دانید وقتی خشکسالی می‌شد سگ‌هایشان را نگه می‌داشتند غذا می‌دادند، بچه‌ها را می‌کشتند! این عرب را این اسلام آورد این‌طور کرد؛ «کانوا یغذوا الکلاب و یقتل الاولاد»«... بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَنْتُمْ مَعَاشِرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ حَالٍ یغذوا[یَغْذُو] اَحَدُکُمْ کَلْبَهُ وَ یَقْتُلُ وَلَدَهُ...» اینها چه آدم‌هایی بودند؟! قرآن چگونه اینها را به کمال رساند؟! می‌گفتند ما دامدار هستیم ما رمه داریم ما سگ می‌خواهیم بچه می‌خواهیم چه کنیم؟! این مردم! این چه دینی بود که اینها را به این صورت درآورد؟! همین‌ها آمدند دو‌تا امپراطوری را فتح کردند. ایران که کشور عادی نبود، ایران کشور شاهی نبود، ایران کشور سلطنتی نبود؛ ایران کشور شاهنشاهی بود. شاهنشاهی یعنی چه؟ مثل قطب فعلی که تمام کشورهای مجاور باید باج می‌دادند، تمام سلاطین مجاور باید باج می‌داند، مالیات می‌دادند؛ چون شاه شاهان بود، کشور شاهی نبود، سلطنتی نبود. یک وقتی در همین ایران همین افشار رفته هند را بگیرد، الآن با هواپیما رفتن به هند سخت است! همین ایران را! این ایران با این جلال و شکوه را همین عرب‌ها گرفتند. این کار قرآن است، این هنر قرآن است.


شما این روایات را بخوانید که در خشکسالی اینها چکار می‌کردند؟ «کانوا»، این «کانوا» که می‌گویند یعنی سیره تلخ اینها این بود؛ «کانوا» یا «کان» این چوپان «یغذوا الکلاب و یقتل الاولاد» می‌گفتند ما رمه‌داریم گوسفندداریم، ما سگ می‌خواهیم برای اینکه رمه را حفظ کند بچه می‌خواهیم چه کنیم! سالی که گرانی بود بچه را می‌کشتند سگ را نگه می‌داشتند. این مردم را قرآن آورد این‌طور کرد. این کتاب نباید مهجور باشد، هر روز باید مباحثه بشود هر روز باید درس و بحث بشود، چه عیب دارد که آقایان قرآن مباحثه بکنند! ؟ چه عیب دارد؟! حالا لازم نیست همه شیخ طوسی بشوند یا علامه طباطبایی بشوند، یک دور قرآن باید دست همه ما باشد، هر جای قرآن را باز کردند بدانیم؛ حالا لازم نیست مثل شیخ طوسی بدانیم یا مثل علامه بدانیم. حتماً ما باید قرآن را روزی دو صفحه سه صفحه مباحثه بکنیم که چه می‌خواهد بگوید. اینها از هر حیوانی پست‌تر هستند، شما کدام سگ را دیدید که بچه خود را بکشد؟! کدام سگ؟! کدام گربه را دیدید؟! کدام درّنده را دیدید؟! این پلنگ که جناب سعدی از او می‌گوید: «پلنگان رها کرده خوی پلنگی»،«به نام ایزد آباد و پر ناز و نعمت ٭٭٭ پلنگان رها کرده خوی پلنگی. از همه حیوانات او خشن‌تر و درنده‌تر است. این بیان نورانی از پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هست که می‌گوید: «مَا ذِئْبَانِ ضَارِیَانِ فِی غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِاَضَرَّ فِی دِینِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَة»؛ این معروف است که گرگ‌ها به‌اندازه گرسنگی گوسفند را نمی‌درند، به‌اندازه غضب می‌درند؛ مگر این گرگ چندتا گوسفند می‌خواهد بخورد؟ یک گوسفند برای او زیاد است؛ این تا می‌تواند می‌درد، کار او درندگی است. حالا این درست یا نادرست می‌گویند بعضی از این نَمِرها، گرگ‌ها در حال خشم و غضب قطعه قطعه می‌شوند؛ حالا یا درست است یا مبالغه است! این است که سعدی می‌گوید: «چنان قحط ‌سالی شد‌اندر دمشق ٭٭٭ که یاران فراموش کردند عشق» تا می‌رسد که «پلنگان رها کرده خوی پلنگی».


وجود مبارک پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «مَا ذِئْبَانِ ضَارِیَانِ فِی غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِاَضَرَّ فِی دِینِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَة»؛ فرمود: اگر دوتا گرگ یکی آن‌طرف رمه و یکی این‌طرف رمه حمله کنند به گوسفندان بیچاره‌ای که چوپان ندارند، چیزی از این رمه نمی‌ماند. حضرت فرمود ضرر این دو‌تا گرگی که از دو طرف حمله کردند چوپان ندارند، ضرر آنها نسبت به دین مسلم به‌اندازه هوی و هوس نفس نیست؛ این هوس همه بساط دین را به هم می‌زند. انسان ـ خدای ناکرده ـ وقتی اصل را منکر شد چه در می‌آید؟! این است که فرمود: «اَعْدَی عَدُوِّ» آدم، نفس آدم است.
بخشی از سخنان حضرت استاد در درس خارج فقه  23 مهر97

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد