به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

دو راه هست اینها «مانعةالخلو» است نه «مانعةالجمع»؛

   

   برخی‌ها تلاش و کوشش آنها این است که با عبادت, با زهد، با جهاد درون و بیرون که مشمول عنایت حضرت باشند این یک راه است, بعضی می‌گویند

«چرا دست یازم چرا پای کوبم٭٭٭ مرا خواجه بی دست و پا می‌پسندد»

اینها با قلب شکسته در جایی نشسته‌اند؛ بالأخره انسان می‌خواهد پشت پرده را ببیند دو راه دارد یا با تلاش و کوشش, سعی می‌کند دست خود را به پرده نزدیک کند این پرده را کنار بزند پشت پرده را ببیند این راه علم و دانش و حوزه و دانشگاه است. یک وقت است جانبازی, قطع نخاعی, سالیان متمادی در آن بستر افتاده، اهل حوزه نیست, اهل دانشگاه نیست، ولی با قلب شکسته با خدا راز و نیاز می‌کند؛ این پشت پرده نشسته است آن توان را ندارد که برود پرده را کنار بزند; ولی دفعتاً می‌بیند نسیمی می‌وزد این پرده را کنار می‌زند او پشت پرده را می‌بیند. دو راه هست اینها «مانعةالخلو» است نه «مانعةالجمع»؛ اما کسی که نه راه اول را برود نه راه دوم را برود فقط منتظر باشد که حضرت را ببیند این چنان سودآور نیست.

درباره مستخلف‌عنه درباره ذات اقدس الهی هم همین‌طور است و اگر کسی خواست با خدا مناجات کند دو راه هست، یا راه حوزه و دانشگاه است که از راه علم و معرفت خدا را بشناسد  یا قلب شکسته می‌طلبد «چرا دست یازم چرا پای کوبم».

بالأخره همان‌طوری که فرمود شما اگر به سرزمین وحی رسیدید, به حرم امن الهی رسیدید آن‌جا جزء «ضیوف‌الرحمان» هستید آن زمین, زمین ضیافت است و اگر ماه مبارک رمضان روزه گرفتید آن زمان, زمان ضیافت است اگر قلب شکسته هم پیدا کردید آن دل, ظرف ضیافت است «أنا عند المنکسرة قلوبهم» انسان یا مهمان خداست، حج و عمره می‌رود, ماه مبارک رمضان را درک می‌کند یا میزبان لطف خداست که فرمود: «أنا عند المنکسرة قلوبهم»

میزبانیِ خدا هم کمال است مهمانی خدا هم کمال; طوبا با کسی که هر دو فضیلت را ادراک کرده است درباره وجود مبارک ولیّ عصر هم همین است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد