به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی
به یاد استاد

به یاد استاد

علامه ذوفنون حکیم متاله جوادی آملی

عقل، سراج است نه صراط، خودمان را کارشناس ندانیم

تنها مبدأ قانون گذاری، وحی است ولی عقل قانون شناس خوبی است.

عقل، سراج است نه صراط، به خاطر اینکه راه را دین معیِّن می کند.     مشکل ما این است که خودمان را کارشناس می دانیم و به جای اینکه سراج باشیم، صراط هستیم و خیال می کنیم که خودمان راه را تعیین می کنیم. لذا اگر پست و مقامی به ما دادند، نهایت نشاط و سرور را از خود نشان می دهیم و خیال می کنیم که این مقام برای ما فضیلتی است و آن هنگام که این موقعیت را از ما گرفتند،از هر کاری که از دستمان یا زبانمان بر می آید، کوتاهی نمی کنیم. در حالی که هر دو امتحان است و این گونه رضایت و تأسف ما مشرکانه می شوند نه موحّدانه.

ضیافة الله ، لقاء الله را به دنبال دارد.


قال الاستاذ:امام سجاد (سلام‌الله‌علیه) ماه مبارک رمضان را عید اولیاء الله مى‌داند. در صحیفه سجّادیه دعایى درباره مقام دعا و وداع ماه مبارک رمضان وجود دارد که در مقدمه این دعا حضرت کلیّات نعمتهاى الهى را مى‌شمارد و اینکه بخششهاى خداى سبحان ابتدایى است، نه از روى استحقاق. بعد از آن مقدمه مى‌فرماید: یکى از بهترین بخششهاى خداوند سبحان، ماه مبارک رمضان و روزه این ماه است(1). شاعر مى‌گوید:
عارفان هر دمى دو عید کنند                               عنکبوتان مگس قدید کنند(2)
کار عنکبوت آن است که بتنَد و با این تارها مگس را صید کرده قدید و قورمه درست کند. او کارش غیر از ذخیره کردن چیز دیگرى نیست؛ اما عارف در هر دم و هر نفس دو عید دارد که سعدى گفت:
هر نفسى که فرو مى‌رود ممدّ حیات است و چون بر مى‌آید مفرّح ذات؛ پس در هر نفسى دو نعمت موجود است و بر هر نعمتى شکرى واجب.
لذا عارف در هر دم دو عید دارد. و بهترین دمى که انسان دارد در ماه مبارک رمضان است که «أنفاسکم فیه تسْبیح» نفس کشیدن در این ماه «سبّوحٌ قُدّوس» گفتن است.
این که در آخر ماه مبارک رمضان عید فطر مى‌گیرند، چون جایزه‌هاى یک ماه را به ما مى‌دهند، که در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است. ضیافة الله، لقاء الله را به دنبال دارد. پس عظمت از آنِ ماه شوال نیست؛ بلکه عظمت از آنِ ماه مبارک رمضان است که نتیجه یک ماهه را در روز عید مى‌دهند.
روز عید است و من مانده در این تدبیرم                       که دهم حاصل سى‌روزه و ساغر گیرم
1. صحیفه سجادیّه، دعاى 45.
2. دیوان سنایى غزنوى. («قدید» گوشت مانده و خشک را گویند).    

وداع با ماه مبارک رمضان

وداع براى کسی است، که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و این ماهْ دوست او باشد وگرنه آن کس که با این ماه نبوده، وداعی ندارد. انسان از دوستش و یا کسی که مدّتی با او مأنوس بوده خداحافظی می‌کند. کسی که اصلا ً نمی داند چه وقت ماه مبارک رمضان آمد و چه وقت سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد وداعی ندارد.
امام سجاد (سلام‌الله‌علیه) آخر ماه مبارک رمضان که مى‌شد، با سوز و گداز این دعا را مى‌خواند و مى‌فرمود: ماه رمضان در بین ما اقامت داشت و جاى حمد و ثنا بود؛ زیرا به همراه خود رحمت آورد. و رفیق بسیار خوبى براى ما بود. ما در صحبت و همراهى با او به فضایل و نعمتهایى رسیدیم. دوستى بود که به همراهش رحمت و مغفرت و برکت آورد.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) نیز در خطبه شعبانیّه فرمود: «قد أقبل إلیکم شهر الله بالبرکة والرحمة والمغفرة»، یعنى این ماه، برکت و رحمت و مغفرت مى‌آورد، کسى که رفیق این ماه بوده و باشد، برکت و رحمت و مغفرت این ماه را هم دریافت مى‌کند. 

ارزش فراگیری علم در شبهای قدر


قال الاستاذ:در شبهاى قدر چیزى بهتر از فراگیرى علوم الهى، گفتن و شنیدن معارف دین نیست. تشکیل یا شرکت در برنامه‌هایى مانند جلسه تفسیر یا حدیث یا احکام، که خود سعادت و توفیقى است؛ و اگر چنین برنامه‌اى نداشت، امر به معروف و نهى از منکر داشته باشد و اگر نتوانست لااقل ذکر بگوید.
یکى از بهترین و مهمترین کتابهاى فقه امامیه، کتاب «جواهر» است که مؤلف بزرگوارش در طى سى سال آن را نوشت. در پایان این کتاب مرقوم فرموده که خداى متعال چنین مقرر کرد تا امشب که شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است، این کتاب به پایان برسد.
شب بیست و سوم که از تمام شبهاى ماه مبارک رمضان و از شب بیست و یکم و نوزدهم نیز أفضل است، این فقیه نامور مشغول نوشتن کتاب فقه بوده است.
چیزى بالاتر از عالِم شدن و آگاه شدن نیست. علم است که زمینه‌اى براى رسیدن انسان به «عقل» مى‌شود؛ انسان عاقل آسوده است و هرگز در عذاب نخواهد بود.         

آیا قضای نماز های پدر که غیر عمدی فوت شده ، واجب است؟


آیا قضای نماز های پدر که غیر عمدی فوت شده ، واجب است؟


پاسخ:


نماز هایی که بدون تمرد و طغیان وعناد ترک شده یا بر اثر سهل انگاری ویاد نگرفتن احکام ، به طور فاسد خوانده شده ، همه آنها قضا دارد.

(یعنی آنهایی که با تمرد وسر پیچی نماز نخوانده اند  و اکنون  مرحوم شده اند  چیزی بر عهده پسر بزرگشان  نیست. )